فلسفه بعثت و نبوت پیامبران الهی مخصوصا پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله ) (قسمت اول :علم آموزی و پالایش روحی ))

12 شهریور 1403 - خواندن 5 دقیقه - 68 بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم 

بی تردید، یکی از مهم ترین موضوعات در زمینه شخصیت شناسی رسول خدا(صلی الله علیه و آله )، آشنای با فلسفه بعثت آن حضرت است ؛ زیرا از این طریق می توان به افق های وسیعی از کمالات الهی و مقامات معنویی ایشان ، دست یافت .

هرچند دربرخی کتاب های کلامی به فواید وفلسفه (به معنای چرایی) بعثت اشاره شده است ، ازجمله خواجه نصیرالدین طوسی ، فیلسوف ومتکلم بزرگ اسلامی ، درکتاب تجرید الاعتقاد ، به نه وجه از وجوه فواید وفلسفه های بعثت تحت عنوان :«حسن البعثه» اشاره کرده است ( تجرید الاعتقاد ، ص211 ). همچنین علامه حلی درکشف المراد که شرح تجرید الاعتقاد است ، این وجوه را تایید نموده و شرح وتوضیح داده است (کشف المراد، ص 348 ). اما دراین مقاله برخی از فلسفه های بعثت رسول خاتم(صلی الله علیه و آله ) را ، ازمنظرقرآن کریم وقرآن ناطق امام علی(علیه السلام )، یاد آور می شویم : 

1 ) تعلیم وتربیت

ازمنظرقرآن کریم یکی از مهم ترین اهداف بعثت پیامبران درمیان مردم ، تعلیم وتزکیه (تربیت) آنهاست ؛ زیرا خداوند حکیم در انسان (که گل سرسبد عالم خلقت است) توانمندی واستعدادهای شگرفی قرارداده است ، که زمینه هرگونه شدن در وجود او فراهم می گردد ، هم استعداد به تکامل رسیدن و اعلی من الملائکه شدن را دارد و هم زمینه سقوط در وادی گمراهی وادنی من البهائم(پست ترازحیوان) شدن در او ، وجود دارد[1]. اینجا است که پیامبران الهی می آیند تا باتعلیم وتربیت براساس آموزه های وحیانی، این نیروی عظیم خدادادی را در بشرشکوفا ساخته وآن را درمسیر تکامل انسان به کار می گیرد. قرآن کریم می فرماید:« هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه ... ، اوست آن کس که درمیان بی سوادان فرستاده ای از خودشان برانگیخت تا آیات او را برآنان بخواند و پاکشان گرداند(تربیت نماید) وکتاب وحکمت به ایشان بیاموزد »(جمعه/ 2 ).

انبیاء الهی مخصوصا پیامبرخاتم(صلی الله علیه و آله ) با استمداد از وحی ، چیزهای را تعلیم می دهند که بشرعادی(بدون ارتباط با وحی) نمی توانست به آن چیزها دست پیدا کند:«... و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون »( بقره/ 151 ).

چنانکه برای خود آن حضرت نیز ، خدای تعالی نوعی علم داد:« و علمک ما لم تکن تعلم » (نساء/ 113 )، که اگر نمی داد ، ازطریق عادی به دست آوردن آن امکان پذیر نبود ؛ « چون این گونه معارف خاص، در مکاتب عادی و دفاتر بشری نیست تا کسی بتواند ، با کوشش آنها را یاد بگیرد. این درسی نیست که در مدرسه باشد، بلکه علمی است که اگر نگاری به مکتب نرفته ، از راه غیب بدان آگاه گردد ، می تواند با غمزه ای مسئله آموز هزاران مدرس شود »( پیامبر رحمت ، صفحه 137 –138 ).

بنابراین ، پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله ) با تعالیم آسمانی خود ، مطالبی را به بشر یاد می دهد ، که اگرتعلیم پیامبرنبود ، امکان نداشت ونمی توانست انسان آن مطالب را بیاموزد ، همانطوری که خدای سبحان نیز، به پیامبرش علمی داد که اگرنمی داد ، ازراه دیگر امکان به دست آوردن آن ، نبود . امام علی(علیه السلام) نیز براین نکته پای می فشارد که بی وجود پیامبران ، مردم از سود وزیان خود آگاه نمی شدند وحق بندگی را به جای نمی آوردند (دانشنامه امام علی(ع) ، ج 3 ، ص 12 ).

«تزکیه» در اصل (چنانکه راغب در مفردات گوید) به معنی افزودن و نمو دادن است (مفردات الفاظ القرآن ، ص 380 )، یعنی پیامبرخدا(صلی الله علیه و آله) با کمک گرفتن از آیات وحیانی ، بر کمالات معنوی و مادی انسانها می افزاید و روح آنان را ، با فضایل اخلاقی آبیاری نموده و نمو می دهد.

امیرمومنان(علیه السلام) ضمن جهانی وحتی فرا بشری دانستن رسالت پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله)؛ زیرا او هدایتگر جن وانس است ، این نکته را خاطرنشان می کند که خداوند پیامبرانش را فرستاد تا علاوه برشناساندن دنیا و برحذردادن از زیان های دنیا پرستی ، حلال وحرام را آموزش بدهند و از بهشت وجهنم که برای اطاعت کنندگان و عاصیان وعده داده شده است ، خبرداده وعوامل منتهی شدن به آن دو را بازگونمایند (نهج البلاغه ، خطبه 183 ).

از این فرمایش امام علی(علیه السلام) به خوبی به دست می آید ، که اگر تعلیم پیامبران نبود ، انسان نه دنیا را آن طوری که باید می شناخت ، و نه از جزئیات ما ورای طبیعت مانند بهشت وجهنم و راه های رسیدن به آن دو، چیزی می دانست.

[1] - امام علی(ع) فرمود:« ان الله عزوجل رکب فی الملائکه عقلابلاشهوه ورکب فی البهائم شهوه بلاعقل ورکب فی بنی آدم کلیهما فمن غلب عقله شهوته فهو خیرمن الملائکه ومن غلبت شهوته عقله فهوشرمن البهائم ». علل الشرایع، ج 1 ، ص 4 .