فلسفه بعثت پیامبران بخصوص پیامبراکرم(ص) (قسمت چهارم : برپایی عدل و داد به دست مردم ، شکوفایی ارزش های راستین اخلاقی و انسانی ، و دعوت به خدا محوری )

4 مهر 1403 - خواندن 5 دقیقه - 85 بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم 


یکی از اساسی ترین اهداف بعثت پیامبران الهی از جمله بعثت پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله ) ، این است که با روشنگری و آموزش مردم ، با تربیت و تزکیه و پالایش جامعه ، با دمیدن روح تقوا و توحید ، و ایمان و اخلاق بر جان انسان ها ، آنان را به حرکت آورند تا خود مردم یک نظام عدل وداد را ، پی ریزی نمایند وبا ظلم و استبداد و خودکامگی و اختناق ، به مبارزه برخیزند. قرآن می فرماید:« لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط... ، ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم ، وبا آنها کتاب(آسمانی) ومیزان(شناسایی حق ازباطل وقوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند »(حدید/25 ).

بنابراین ، یکی از مهم ترین فلسفه و رهاورد بعثت این است ، که مردم درپرتو آموزه های وحیانی به گونه تربیت شوند که زندگی و روابط اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، قضایی ، فرهنگی ، آموزشی ، خانوادگی و... خویش را ، براساس عدل وداد پایه ریزی کنند ؛ زیرا به فرمایش امیرمومنان(علیه السلام ) « در عدالت اصلاح [امور]خلایق » (عیون الحکم و المواعظ ، ص 353 ). و« گشایش برای عموم مردم است »( نهج البلاغه ، خطبه15 ).

شکوفایی ارزش های راستین اخلاقی و انسانی

یکی دیگر از فلسفه های بعثت پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله ) این بود که ارزشهای راستین اخلاقی و انسانی را در جامعه شکوفا و احیا نماید ، چنانکه آن حضرت بارها روشنگری نموده و فرمود که: من برای شکوفا و کامل ساختن ارزش های اخلاقی و انسانی برانگیخته شده ام :«انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق »( مکارم الاخلاق ؛ ص8 ). خود آن حضرت آن چنان در اوج قله اخلاقی قرار داشت که اخلاقش ازهمه پاکان پاک تر وباران کرمش از هرچیزی بادوام تربود (نهج البلاغه ، خطبه 105 ).

رسول خاتم(صلی الله علیه وآله ) این گام بلند در تکمیل وشکوفای اخلاق را، با درس آموزی، و بهتر از آن با ارائه ای سرمشق عملی در رفتار و کردار خویش و رعایت حقوق بشر ، در چشم انداز همگان قرار داد ، تا آن جایی که خدایش اخلاق او را بزرگ وصف نموده و مدال وحیانی « و انک لعلی خلق عظیم » (قلم/ 4) را برای او عطا فرمود و راز پیشرفت راه و رسم پویا ، وآئین حیات بخش او را ، مهرورزی و نرمش و مدارای او با مردم و پرهیز او از تندی وخشونت عنوان ساخت (آل عمران/ 157 ).

امیرمومنان(علیه السلام ) نیز ، درستایش او فرمود:« پیوسته خوش رو وملایم وخوش برخورد بود ، سختگیر وخشن ، داد وفریاد کن و بد زبان نبود... »( معانی الاخبار ، ص 83 ).

دعوت به خدا محوری

یکی دیگر از مهم ترین فلسفه بعثت همه انبیاء ، ازجمله پیامبرخاتم(صلی الله علیه وآله ) این است که مردم را با راه رسیدن به کمال مطلق ، آشنا کنند تا آنان با پیمودن این راه ، ضمن تامین نیاز های مادی ومعنوی خود ، به لقاءالله (که مقصد نهایی حرکت تکاملی انسان است) دست یابند ؛ لذا مهم ترین وجامع ترین فلسفه بعثت ، دعوت به خداوند متعال است ؛ زیرا دعوت به خدا یعنی دعوت به تمام زیبایی ها وکمالات ، دعوت به صعود وتکامل ، به پالایش جان و بهداشت جسم و روان ، و رسیدن و رساندن به قله انسانیت . قرآن می فرماید:« یا ایها النبی انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا *و داعیا الی الله باذنه... ، ای پیامبر! ما تو را به [سمت]گواه وبشارت گر و هشدار دهنده فرستادیم ، ودعوت کننده به سوی خدا به فرمان او»( احزاب/ 45 و 46 ).

امیرمومنان(علیه السلام) درموارد متعدد از «داعی الی الله» بودن رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، سخن گفته است ، دریکجا می فرماید :« خداوند اورا برای دعوت به حق و گواه بودن برمردمان فرستاد و او پیام های پروردگارش را بدون کمترین سستی وکوتاهی ، ابلاغ کرد »( نهج البلاغه ، خطبه 116 ). درجای دیگر، پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله ) را دعوت کننده ، به اطاعت وفرمان بری ازخدا ( همان ، خطبه 190 ) ، و نعمت های فراوان آخرت و حور و قصور و انهار و ثمار... ،آنجا معرفی می کند (همان ، خطبه 109 ).