گزیده ای از تالیف کتاب ام (تفاوت رهبری و مدیریت)

24 مهر 1403 - خواندن 4 دقیقه - 55 بازدید

رهبری موارد ضروری توانایی و آمادگی برای الهام بخشیدن به دیگران را به تصویر میکشد.

 رهبری اثربخش بر پایه ی ایده ها شکل میگیرد؛ اما تا زمانی که این ایده ها به سایر افراد مجموعه منتقل نشود و آنها را در جهت همراهی با رهبر تیم در مسیر فعالیت های لازم

ترغیب نکند، این امر میسر نخواهد بود و تاثیر چشمگیری نیز نخواهد گذاشت. برای دادن پاسخی ساده تر به سوال رهبری چیست یا رهبر چه کسی است، باید گفت که رهبر کسی است که الهام بخش افکار و هدایت گر اعمال است. از جمله ویژگیهای رهبر، داشتن ترکیبی از مهارتهای شخصیتی و رهبری است که افراد را با گروه همراه میکند و در جهت فعالیت برای دستیابی به اهدافی مشترک سوق میدهد. رهبری هنر انگیزه دادن به گروهی از افراد برای اقدام در جهت دستیابی به هدفی مشترک است؛ این توصیف ساده میتواند تعریف رهبری باشد. در سازمانها و کسب و کار ، «رهبری» میتواند به معنای هدایت کردن کارگران و همکاران با یک استراتژی مشخص برای تامین نیازهای شرکت

باشد. رهبر واقعی کسی نیست که فقط افراد را هدایت میکند، بلکه کسی است که به آنها

انگیزه حرکت در جهتی را میدهد که بتوانند بر اطراف خود تاثیر مثبتی بگذارند. رهبر کسی است که بداند چگونه میتوان با بهبود شرایط، افراد را تشویق کرد که به سمتی حرکت کنند که در جهت پیشبرد اهداف جمعی بینش بهتری داشته باشند.

رهبران موفق میتوانند درحالی که افراد را در اولویت قرار میدهند، در جهت تحقق دیدگاه خود تلاش کنند. ایجاد انگیزه در افراد لازم است، اما کافی نیست؛ رهبران برای موفقیت باید بتوانند به صورت همدلان های با افراد ارتباط برقرار کنند.

رهبری در کسب و کارها با اجرا پیوند میخورد و هر تعریفی از آن دربرگیرندهی این موضوع است. اما دقیقا نقش رهبری چیست؟ نقش رهبری در سازمان فقط به سود مربوط نمیشود؛ کسانی که به عنوان رهبران تاثیرگذار شناخته میشوند، در حقیقت درآمد شرکتها را افزایش میدهند. وظیفه رهبر در سازمان، برآوردن انتظارات هیئت مدیره بر

مبنای سوددهی و پیشرفت کسب و کار است. اصطلاح «رهبری» و «مدیریت» به طور متناوب استفاده میشود، اما تعریف این دو

مفهوم اندکی متفاوت است. «رهبری» به داشتن ویژگی هایی نیاز دارد که از وظایف مدیریتی

 رهبری اجرایی و روابط تاثیرگذار کارکنان

فراتر است. رهبر برای آنکه تاثیرگذار باشد، به طور قطع باید منابع موجود در سازمان را مدیریت کند؛ خصایصی چون توانایی برقراری ارتباط موثر، الهام بخشی و تاثیرگذاری و قدرت نظارت درست، از ویژگیهای رهبر موفق در هر سازمانی است.

اگرچه به نظر میرسد که برخی از افراد بهطور طبیعی از استعداد رهبری کردن برخوردارند، اما هرکسی میتواند با تقویت مهارتهای مخصوص این حرفه، آموزش ببیند که رهبر باشد. انسانهای بسیاری را در طول تاریخ دیده اید که بدون داشتن هیچگونه تجربهای از رهبری کردن، به سمت انجام دادن این کار قدم برداشتند و توانسته اند عده ای را برای انجام دادن کارهای پیشنهادی خود در جهت به ثمر رساندن هدفی خاص متقاعد و همراه کنند؛ به طور معمول، اینگونه افراد دارای صفات و خصوصیات جذابی بودند که در

ایفای نقش رهبری به آنها کمک میکرده است