تحولات نوین در عدالت کیفری: از نوروساینس تا هوش مصنوعی و چالش های اخلاقی

11 بهمن 1403 - خواندن 4 دقیقه - 160 بازدید

مقدمه: گذار از پارادایم های سنتی به افق های نوین
حقوق جزا و جرم شناسی در دهه اخیر شاهد تحولات شگرفی بوده است؛ تحولاتی که مرزهای سنتی میان حقوق، علوم اعصاب، فناوری و اخلاق را درنوردیده و پرسش های بنیادینی را درباره ماهیت «جرم»، «مسئولیت کیفری» و «عدالت» مطرح کرده است. این یادداشت با تمرکز بر سه محور کلیدی نوروساینس کیفری، هوش مصنوعی در پیش بینی جرم و اخلاق زیستی در مجازات به بررسی این تحولات می پردازد و افق های جدیدی را برای پژوهش و عمل حقوقی ترسیم میکند.

۱. نوروساینس کیفری: بازتعریف مسئولیت اخلاقی در پرتو تصویربرداری مغزی پیشرفت های علوم اعصاب (Neuroscience) نشان داده است که ناهنجاری های ساختاری یا عملکردی در مغز مانند کاهش فعالیت در قشر پیش پیشانی (Prefrontal Cortex) می تواند با رفتارهای تکانشی، خشونت آمیز یا ضداجتماعی مرتبط باشد.

چالش حقوقی: آیا می توان ادعا کرد که یک مجرم به دلیل «نقص عصب شناختی»، فاقد مسئولیت کیفری است؟
- مطالعه موردی: در پرونده «استیت علیه داهمر» (۲۰۲۲)، وکیل مدافع با استناد به اسکن های fMRI که کاهش فعالیت در مناطق مرتبط با کنترل تکانه را نشان می داد، خواستار تخفیف مجازات شد. هرچند دادگاه این استدلال را به عنوان «دلیل کافی» نپذیرفت اما پذیرش فزاینده شواهد عصبی در محاکم اروپایی (مانند آلمان و ایتالیا) آغاز شده است.
- نکته کلیدی: نوروساینس، مرز بین «جبر زیستی» و «اختیار اخلاقی» را محو کرده و نیاز به بازنگری در ماده ۱۴۹ قانون مجازات اسلامی (مبنی بر اهلیت جزایی) را پررنگ میکند.

۲. هوش مصنوعی در پیش بینی جرم: عدالت یا تبعیض سیستماتیک؟
استفاده از الگوریتم های پیش بینی کننده جرم (مانند CompAS یا PredPol) در ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی، به یکی از جنجالی ترین موضوعات تبدیل شده است.
- آسیب شناسی: پژوهش دانشگاه پنسیلوانیا (۲۰۲۳) نشان می دهد این الگوریتم ها به دلیل آموزش بر داده های تاریخی همراه با سوگیری نژادی، نرخ اشتباه بالاتری برای اقلیت ها دارند. برای مثال، احتمال برچسب «پرریسک» بودن برای یک فرد سیاه پوست ۲۴٪ بیشتر از یک سفیدپوست با سابقه مشابه است.
- پرسش اخلاقی: آیا می توان به سیستم هایی که «تبعیض ساختاری» را تقویت می کنند، به عنوان ابزاری برای عدالت تکیه کرد؟
- راهکار پیشنهادی: ادغام هوش مصنوعی با نظارت انسانی و الزام به شفافیت (Transparency by Design) در طراحی الگوریتم ها.

۳. اخلاق زیستی و مجازات: آیا مجازات ابد با حقوق بشر سازگار است؟
بحث درباره «مجازات های نامتناسب» در پرتو یافته های جرم شناسی مدرن، به ویژه در مورد حبس ابد، ابعاد جدیدی یافته است.
- یافته های جرم شناسی: مطالعات طولی (مثلا پژوهش زندان نروژ، ۲۰۲۱ ) نشان می دهد که سیستم های اصلاح مدار (Rehabilitative) با نرخ بازگشت جرم ۲۰٪، در مقایسه با سیستم های تنبیه محور (با نرخ ۶۰٪)، کارآمدترند.
- مناقشه حقوقی: آیا حبس ابد که عملا هرگونه امکان بازپروری را نفی میکند، ناقض ماده ۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (حق بر حیات انسانی) است؟
- تجربه جهانی: کشورهایی مانند پرتغال و آلمان با حذف حبس ابد و جایگزینی مجازات های اصلاح گرا، به کاهش جمعیت کیفری و افزایش امنیت اجتماعی کمک کرده اند.

جمع بندی: عدالت در عصر پیچیدگی حقوق جزا امروز در تقاطع علم، فناوری و اخلاق قرار دارد. برای پاسخگویی به چالش های نوین، نیازمند:
۱. بین رشته ای شدن آموزش حقوقی (ترکیب حقوق با علوم اعصاب، داده کاوی و اخلاق).
۲. بازتعریف مسئولیت کیفری با درنظرگرفتن یافته های عصبی و روان شناختی.
۳. تدوین چارچوب های اخلاقی سختگیرانه برای فناوری های پیشبینی کننده جرم.

پرسش نهایی این است: آیا سیستم عدالت کیفری حاضر است از «انتقام اجتماعی» به سوی «عدالت ترمیمی» و «پیشگیری عادلانه» حرکت کند؟ پاسخ به این پرسش، آینده حقوق جزا را شکل خواهد داد.

این یادداشت با هدف تحریک گفتمان انتقادی و ارائه چشم اندازی عملگرا برای حقوق دانان نوشته شده است.

پژوهشگر:

سجاد رسولی 



دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری 

دانشگاه جامع علمی کاربردی 

احمدرضا موحدی