جایگاه انسان در نمونه ای از گچبری در خانه رضایی در روستای ریاب در تطبیق با نقش برجسته خسرو و اسب شبدیز در طاق بستان

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 510

This Paper With 12 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

AVOA06_010

تاریخ نمایه سازی: 3 اردیبهشت 1399

Abstract:

نقش برجسته ها یکی از منابع شناخت هویت جوامع به شمار می روند. این دسته از آثار، بی تابی از عقاید، ارزش ها و رویدادهای تاریخی عصر و در نگاهی عمیق تر بازگوکننده شاخصه های فرهنگی، هنری، سیاسی و اجتماعی جامعه خود هستند. احیای سنت ساخت نقوش برجسته، از شخص شاه در عصر قاجار در پی گرایش فتحعلیشاه، دومین شاه سلسله قاجار به فرهنگ و تمدن پیش از اسلام ایران بوده است. این گرایشات که نه تنها توسط شاه قاجار بلکه دیگر اقشار جامعه آن روز ایران دنبال می شد، بر هنر این عصر تاثیر گذاشته و منجر به همانندسازی و الگوبرداری از عناصر هنری ایران باستان به ویژه هنر دوره ساسانی شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه انسان در نقوش برجسته دوره های ساسانی و قاجار است. این پژوهش توصیفی تحلیلی براساس اسناد کتابخانه ای ، مشاهده ای و در تطبیق نقش برجسته انسان در نمونه ای از یک قالب گچبری در یکی از اتاق های خانه رضایی در روستای ریاب از توابع شهر گناباد با نقش حجاری خسروپرویز در نقش خسرو و اسب شبدیز در طاق بستان انجام پذیرفته است. به این منظور به بررسی دوره قاجار و تاثیرپذیری هنر این دوره از برخی عوامل و عناصر دوره های قبل از اسلام پرداخته شده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال انجام شده که نقش انسان در گچبری خانه رضایی روستای ریاب متعلق به دوره قاجار در گناباد متاثر و الهام گرفته از چه دوره ای است لذا به این منظور، تطبیقی بین نقش انسان در بنای مذکور و پیکره خسرو، در خسرو و اسب شبدیز طاق بستان انجام شد و این نتیجه حاصل شد که شباهت های نقش انسان، در تزیینات خانه رضایی و نقش خسرو، در طاق بستان، بیش از تفاوت های آنها است و به این ترتیب عوامل شکلی از جمله، قرار گرفتن هر دو نقش در قاب، ترکیب بندی های هر دو قش به صورت افقی ، متقارن، متوازن، متعادل و متمرکز و همچنین، اشتراک در استفاده از تزیینات گیاهی در اطراف هر دو نقش، حاکی از نسبت های مشترک و قرابت در تلقی و نگاه به انسان در آثار این در دوره است.

Authors

زهرا مسعودی امین

دکترای پژوهش هنر دانشیار دانشکده هنردانشگاه الزهرا تهران

فریناز شفیعی

کارشناس ارشد ارتباط تصویری