اندیشه های دی کانستراکتیویسم و بررسی آن در آثار معماران

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 1,471

This Paper With 15 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

CEUCONF07_033

تاریخ نمایه سازی: 22 مرداد 1399

Abstract:

هنر معماری در هر دوره از تاریخ نشانگر فرهنگ و شرایط زندگی آدمی است. همزمان با تحولات فکری که در قرن اخیر اتفاق افتاده،معماری نیز تغییرات بسیاری داشته است که تعدد سبکهای به وجودآمده بیانگر این مسئله است. هر فکر تازهای سبکی جدید در معماریآغاز کرده است. یکی از مکتبهای اخیر فلسفی که برمعماری اثر فراوان داشته تفکر دیکانستراکشن است که تغییرات عظیمی در زمینه هایمختلف از جمله ساختاری و زیبایی شناسی در معماری به وجودآورده است. دیکانستراکشن رویکردی فلسفی به معماری است. ریشه های تولدآن را می توان در ساختارگرایی و پساساختارگرایی دید. حدود بیست سال پس از انتشار نخستین کتاب های فلسفی ژاک دریدا، اندیشه هایوی، توسط معماران و منتقدان معماری توجه و دنبال شد و اولین معماری که این نظریه را وارد معماری کرد پیتر آیزنمن بود. این سبک باساختارشکنی کالبد و آوردن ابهامات و تناقضاتی در بنا سعی دارد تا معنای یکسان به همه ی بینندگان تحمیل نکند و هر شخص برداشتشخصی و متفاوت خود را از کالبد بنا داشته باشد. این روند فکری نتیجهی بسیار مهم و تکان دهنده ای داشت و آن پیروی نکردن از یکاصل و ایده ی غالب بود. در پی چنین رخدادی معماری دچار سردرگمی بزرگی شد، مرزها شکسته شد، فراروایت ها از بین رفت، نگرش هایچندوجهی و چندمعنایی به ظهور سبکی از معماری به نام دیکانستراکشن و به تبع آن فولدینگ دامن زد. برنارد چومی، پیتر آیزنمن، دنیللیبسکیند از معماران مطرح این مکتب هستند. هرکدام از این معماران با ایده ای متفاوت از سبک دیکانستراکشن بهره برده اند که اثراتزیادی بر معماری عصر حاضر داشته اند. در این مقاله به روش مطالعات کتابخانه ای و مرور ادبیات موضوع به بررسی اندیشه های ژاک دریدابه عنوان پایه گذار فلسفی این مکتب و سپس آشنایی با نظریه ی معماران مذکور و آثار معماری برتر آنها می پردازیم.

Authors

پریسا میرزائی

دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه حکیم سبزواری

وحید صدرام

استادیار دانشکده ی معماری و شهرسازی، دانشگاه حکیم سبزواری