بررسی مفهوم عشق در داستان عبده ممد و خدابس بختیاری و رومئو وژولیت شکسپیر

ادبیات شفاهی،گنجینه ای از فرهنگ هر ملت است.در میان اقوام ایرانی این گونه ادبی که با واقعیت های تاریخی قوم در پیوند است و رنگ و لعاب تخیل نیز بدان افزوده شده، بیشتر یافت میشود.داستان عبده ممد و خدابس از جمله داستانهای شفاهی عاشقانه و ماجراجویانه است که در بین قوم بختیاری شهرت بسزایی دارد،این داستان آن قدر قوام عاشقانه دارد که به آن لیلی و مجنون بختیاری میگویند.نمونه های مشابه این گونه داستان در فرهنگ دیگر ملت ها نیز دیده می شود. یکی از مشهورترین داستانهای عاشقانهی جهان رومئو و ژولیت است که بیشباهت به داستان عبده ممد و خدابس نیست. در این پژوهش،ابتدا خلاصه ای از دو داستان بیان میشود و سپس مفهوم عشق مورد بررسی قرار میگیرد تا تفاوتها و شباهتهای ابعاد عشق در این دو داستان مشخص شود .در پایان،با بررسی این دو اثر،درباره وجوه اشتراک و افتراقشان سخن خواهیم گفت. هردو داستان دارای شخصیتها ،پی رنگ و طرحی همگون هستندو پردازش و روایت عشق در دو اثر به یک شکل اند.

Keywords:

ادبیات شفاهی-عشق- عبده ممد و خدابس , رومئو و ژولیت.