پیش بینی اضطراب، افسردگی و استرس براساس دو مؤلفه زندگی ارزش محور و ذهن آگاهی

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 363

This Paper With 6 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

SHCONF06_035

تاریخ نمایه سازی: 15 آذر 1399

Abstract:

مقدمه: از آنجا که زندگی کردن در زمان حال توام با آگاهی از آنچه در دنیای درون و پیرامون انســانها میگذرد وداشـتن اهداف و ارزشها میتواند به افراد کمک کند راحت تر جهت زندگی خود را بیابند و از سردرگمی و بلاتکلیفی که میتواند زمینه سـاز مشـکلات روانشـناختی عمده بسـیاری از جمله (استرس، اضطراب، افسردگی و....) شود پیش گیری کند.هدف از پژوهش حاضـر را پیش بینی اضطراب، افسردگی و استرس براساس دو مؤلفه زندگی ارزش محور و ذهن آگاهی در دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز قرار دادیم.روش: این پژوهش از نوع توصــیفی-همبســتگی اســت. نمونه های پژوهش دانشــجویان دانشــکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه -1 ذهن آگاهی -2 زندگی ارزش محور-3 مقیاس اضطراب، افسردگی و استرس (داس) بود. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار 16 اس پی اس اس و با اسـتفاده از رگرسیون،انوای یک راه ه،ضریب همبستگی پیرسون و آمار توصیفی صورت گرفته است.یافته ها: یافته های پژوهش حاضـر حاکی از آن است که مقیاس استرس،اضطراب و افسردگی با ذهن آگاهی و زندگی ارزش محور همبســتگی معنا دار دارد.دو مؤلفه ذهن آگاهی و زندگی ارزش محور هر یک به ترتیب 31 درصــد و 47 درصد از واریانس مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی را تبیین میکنند، یعنی کسانی که در دو مؤلفه ذهن آگاهی و زندگی ارزش محور نمره پایینی دارند نمرات بیشتری را در مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی بدست می آورند.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش میتواند تمام دســت اندرکاران مســئول در ســلامت و بهداشــت روان را از نقش و تاثیری که این مؤلفه ها در بهزیسـتی و عملکرد مطلوب افراد ایفا میکنند آگاه سـازد و زمینه ساز آموزش و استفاده از درمانهایی شـود که به افراد برای زیسـتن در زمان حال ، ادراک واقعیت آن گونه که هسـت ، پیدا کردن و مشخص کردن ارزشها و اهداف در زندگی کمک میکند.

Authors

مهدی ایمانی

استادیار، گروه روان شناسی بالینی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران

رویا کریمی هارونی

کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.

میلاد شرفی زادگان

کارشناسی روان شناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران