اخلاق به عنوان ملکاتی وصف گردیده است که در نفس انسان حاصل می شود، بر کردار و رفتار او تأثیر گذاشته و به صورت فضایل یا رذایل اخلاقی نمود پیدا میکند. علم
اخلاق از پرارج ترین و مهمترین علومی است که آدمی بدان نیازمند است. اگر موضوع علوم دیگر همانند علوم تجربی، شناخت پدیده های مادی و عالم طبیعت است، موضوع علم اخلاق، انسان و سازندگی اخلاقی و معنوی و پالایش اندرون اوست. بررسی
اخلاق معلمان و یا به عبارتی کارگزاران امر تدریس، مسئله ای حیاتی و اهمیت آن کاملا محرز است زیرا؛ از یکسو
معلم نقش کلیدی در آموزش دارد و باید واجد صلاحیت هایی باشد تا بتواند امر یادگیری را برای دانش آموزان تسهیل نماید و از سویی دیگر همۀ شؤون یک
معلم به عنوان الگویی بانفوذ، همواره در ذهن و ضمیر دانش آموز نقش می بندد. دو مفهوم تربیت و اخلاق، به طور اجتناب ناپذیری درهم تنیده شده اند و ارتباط تنگاتنگی بایکدیگر دارند. زیرا؛ علم
اخلاق علم تربیت است و هدف آن تربیت فردی است که کلیۀ ارزش های متعالی انسانی در وی متجلی شود.
اخلاق حرفه ای نیز به بایدها و نبایدها و هنجارهایی اشاره می کند که باید در میان صاحبان حرفه ها مخصوصا، معلمان رعایت شود. ازآنجا که جامعه ما نیاز مبرمی به مربیان و معلمان با
اخلاق و حرفه ای دارد، نبشتار حاضر با هدف تأکید بر این دو مفهوم ضروری نگارش یافته است. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و با مطالعه و گردآوری اطلاعات از منابع مکتوب و الکترونیکی انجام شده است و درصدد نمایان کردن مؤلفه های ضروری
اخلاق حرفه ای معلمی و تاثیر آنها در امر حیاتی
تعلیم و تربیت و همچنین، ارائه راهکارهایی در جهت توسعه
اخلاق حرفه ای است. دانش تخصصی، تعهد حرفه ای، امانتداری در معلمی، تکریم و احترام متربی، حلم و بردباری، مدیریت خویشتن که موجودیت هر یک از این موارد در رفتار، گفتار و اعمال یک معلم، ضامن مؤفقیت وی در حرفۀ خویش است.