بررسی رابطه تحمل ابهام و انعطاف پذیری شناختی با اضطراب بیماری کرونا در دانشجویان دانشگاه های منطقه ۸ کشور abstract
اضطراب یک نشانه مشترک در بیماران مبتلا به اختلال تنفسی مزمن است و می تواند کیفیت زندگی بیماران را به میزان قابل توجهی کاهش دهد؛ انعطاف پذیری نسبت به این شرایط و توانایی تحمل دوره مبهمی که کرونا ویروس برای انسان ها بوجود آورده، به عنوان فاکتورهای افزایش کیفیت زندگی، از اهمیت بسزایی برخوردار می یابد. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه
تحمل ابهام و
انعطاف پذیری شناختی با اضطراب کرونا در
دانشجویان منطقه هشت کشور است. این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بوده و با روش پرسشنامه ای انجام داده است. جامعه آماری پژوهش،
دانشجویان شاغل به تحصیل در منطقه ۸ کشور (سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان) بودند که از میان آنها ۲۰۰ نفر ( ۱۰۰ نفر پسر، ۱۰۰ نفر دختر) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسنشامه
اضطراب بیماری کرونا (CDAS)، مقیاس
تحمل ابهام نوع دوم (MSTAT-II) و پرسنشامه ی
انعطاف پذیری شناختی (CFI) به عنوان مقیاس های جمع آوری داده های این پژوهش به کار رفتند و نتایج حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که میان
انعطاف پذیری شناختی و
اضطراب بیماری کرونا ارتباط منفی معنی داری وجود دارد ( ۰۱ / ۰ > P )؛ همچنین، بین
تحمل ابهام و
اضطراب بیماری کرونا ارتباط منفی معنی داری وجود دارد ( ۰۵ / ۰ > P ) . نتایج رگرسیون برای پیش بینی
اضطراب بیماری کرونا براساس
تحمل ابهام و
انعطاف پذیری شناختی نشان می دهد که
انعطاف پذیری شناختی ( ۲۲ / ۰ =- β ) قدرت پیش بینی اضطراب کرونا را دارد. با این حال،
تحمل ابهام قدرت پیش بینی اضطراب کرونا را نداشت. این پژوهش نشان داد که در افراد دارای
انعطاف پذیری شناختی و
تحمل ابهام بیشتر اضطراب کمتری نسبت به بیماری کرونا وجود دارد و از آنجا که
انعطاف پذیری شناختی می تواند پیش بین خوبی برای
اضطراب بیماری کرونا باشد؛ می توان با بررسی راهبردهای موثر بر افزایش انعطاف پذیری شناختی،
اضطراب بیماری کرونا را کاهش داد.