مولفه های هستی شناسانه هایدگر در شعر فروغ فرخزاد

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 267

This Paper With 21 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_OURMAZD-12-50_012

تاریخ نمایه سازی: 25 تیر 1400

Abstract:

هایدگر فیلسوف آلمانی یکی از برجسته ترین بنیانگذاران پارادایم های فلسفی قرن بیستم است. اوفیلسوفی اگزیستانسیالیست است که با تاسیس هستی شناسی بنیادی، پرسش از حقیقت وجود راطرح می کند. هایدگر به طور خاص در اثر کلاسیک «هستی و زمان» با طرح مفاهیم هستیشناسانه ای چون توجه خاص به انسان به عنوان دازاین برای فهم معنای وجود، انسان اصیل و نااصیل، تاکید بر مسئولیت انسان در مقابل هستی اش، مواجهه انتقادی با روزمر گی و عادت، مرگاندیشی و توجه دادن انسان به تناهی، امکان های گوناگون انسان برای انتخاب، در واقع طرحی تازهبرای زندگی اصی و انسان اصی فکند. طرحی که نشان دهنده اهتمام تام او به زندگی و تلاشبرای جست وجوی معنای اصی آن است. در میان شاعران معاصر، فروغ فرخزاد یکی از شاعرانیاست که دغدغه های وجودی و هستی شناسیک به صورت تام برانگیزی در اشعارش بازتاب یافتهاست. با این ملاحظه، پژوهش حاضر برآن است که با روش توصیفی تحلیلی بار مبناای مطالعاات -کتابخانه ای، در پرتو مولفه های هستی شناسانه فلسفه هایدگر، به تحلی اشعار فروغ بپردازد و تلقیفروغ از معنای زندگی را از جهت هساتی شناختی در دوره های مختلف شعری اش مورد نقد وبررسی قرار دهد.

Authors

فرید کریمی حاجی خادمی

دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات فارسی و دبیر ادبیات منطقه سندرک