بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و ابعاد آن بر نوآوری کارکنان

نوآوری و خلاقیت لازمه و پیش درآمد توسعه و تعالی یک سازمان است و ایجاد زمین ههای بروز و استفاده ازخلاقیت و نوآوری کارکنان، اصل اساسی در موفقیت سازمان به شمار می رود. سازمان های امروزی نیازمند به کارگیری خلاقیت و نوآوری کارکنان هستند، تا بتوانند از طریق ارائه محصولات و خدمات نوین، در عرصه رقابتی و محیط متغیر کسب وکار دوام بیاورند. یکی از چالش های مدیران در عصر حاضر در سازمان ها عدم استفاده کافی از منابع فکری، و ظرفیت های بالقوه منابع انسانی موجود است . به کارگیری مدیریت استعداد ابزار موثری در سازمان به شمار می رود. هدف اصلی مدیریت استعداد، اطمینان از وجود بهترین افراد در مشاغل درست و در زمان درست، برای اجرای صحیح فعالیت های سازمانی است. بنابراین پژوهش حاضر درصدد بررسی این موضوع است کهپیاده سازی مدیریت استعداد در سازمان و انتصاب افراد مناسب و شایسته در جایگاه شغلی مناسب تاچه اندازه می تواند سبب بهبود و ارتقاء روحیه نوآوری کارکنان باشد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، داده های پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و از ترکیب ابعاد مربوط به مدیریت استعداد و نوآوری کارکنان می باشد، همچنین نمونه ای متشکل از ۹۲ نفر از کارکنان شهرداری با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. به منظور تعیین روایی، پرسشنامه های استاندارد که از ادبیات نظری استخراج شده اند، مورداستفاده قرارگرفته است، هم چنین برای سنجش پایایی این پژوهش ضریب آلفای کرونباخ توسط نرم افزار SPSS محاسبه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مدیریت استعداد و ابعاد آن رابطه معناداری با نوآوری کارکنان در سازمان مذکور داشته و نتایج حاصل سبب ارائه راهکارهایی در جهت پیاده سازی اثربخش مدیریت استعداد در سازمان شده و به ارتقای روحیه نوآوری کارکنان می انجامد .

Keywords:

مدیریت استعداد , نوآوری کارکنان , خلاقیت