تبیین کارآفرینی غرب در قالب نبوغ فردی ، دام گستری برای آینده دولتهای توسعه نیافته نیم نگاهی به مساله خاص اقتصاد ایران

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 188

This Paper With 39 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

EMCONF08_248

تاریخ نمایه سازی: 25 آبان 1400

Abstract:

درباره ی پویایی مولفه های اصلی ایجادکننده ی رقابت اقتصاد ملی و نقش تعیین کننده ی نوآوریهای فناورانه و نهادها در این زمینه، کمتر کسی تردید نشان داده است؛ اما اسطوره هایی که قصدمندانه در مورد کارآفرینی در غرب در قالب نبوغ فردی پرداخته و نشر داده میشود زمانی که در جهان توسعه نیافته، منفعلانه مورد پذیرش و به باور تبدیل شود، برنامه های توسعه و جهتگیریهای سیاستی دال بر آن، زمینه ساز دوره ای باطل توسعه نیافتگی برای اقتصادهای توسعه نیافته میشود.عدم برخورد فعال با اسطوره پیشگفته در سیاستگذاری صنعتی، باعث میشود که دولتهای توسعه نیافته از تقبل نقش کارآفرینانه ی خود در مورد سرمایه گذاریهای خطرپذیر غفلت کرده، یعنی سرمایه گذاری هایی که بخش خصوصی به خاطر عدم قطعیت و ریسک بالا، حاضر به ورود در آن نیست، لذا از محل قطع زنجیره نوآوریهای فناورانه، رشد اقتصادی امکان تحقق نمی یابد. مسئله دیگر اینکه حتی اگر دولتهای توسعه نیافته در تحقیقات بنیادی و ساختن بازار در سطحی فراتر از آنچه در مفاهیمی همچون " شکست بازار" یا "شکست سیستم" مطرح است، ریسک کنند، باورمندی به اسطوره بالا، از ابعادی از بازگشت منافع حاصل از رشد به دولتهای پذیرنده ریسک ممانعت میکند، منافعی که دولت برای پذیرش ریسکهای کارآفرینانه آتی به آن نیاز دارد تا روند نوآوریهای فناورانه را پویایی و تداوم بخشد و حتی در برخی موارد شکستهای خود را تامین مالی کند، شکستهایی که به خاطر عدم قطعیت اجتناب ناپذیر است.مقاله حاضر با اتخاذ رهیافت نهادی-تطبیقی، ضمن تاکید بر اولویت ساختار نهادی در امر کارآفرینی و نوآوریهای فناورانه نسبت به نبوغ فردی، نتیجه میگیرد که برای رقابتمند کردن اقتصاد ملی و بنگاه های اقتصادی در عرصه بین المللی، دولت کارآفرینی لازم است که هم سرمایه گذاری های خطرپذیر اولیه را که بخش خصوصی در آن ورود نمی کند متحمل شود، هم با تصریح نقش حیاتی خود، منافع لازم برای ریسک پذیریهای آتی را از محل رشد حاصله دریافت بدارد. برای تحقق این مهم، برخلاف پیامهای مخرب و قصدمند نئولیبرالها، بانک جهانی و دیگران، مبنی بر ناتوانی دولتهای توسعه نیافته، دولتهای توسعه نیافته را باید ظرفیت سازی و توانمند کرد. همچنین با برجسته کردن شرایط خاص اقتصاد ایران، که در مقایسه با اقتصادهای صنعتی، مرتفع کردن مسائل پیشنی برای آن مطرح است تا به عوض دلالی، رانت جویی، و دامن زدن به مناسبات ربوی و تجارت پول، بخش خصوصی ایران راغب به فعالیت در صنعت تولیدی باشد؛ مقاله حاضر تاکید دارد که رویکرد ترجمه ای از کتابهای درسی اقتصاد متعارف و نظریه های رشد و همچنین اقتباس منفعلانه از برنامه های بانک جهانی و OECD، که بافتهای خاص را نادیده می گیرند، نه تنها برای یک ساخت توسعه نیافته نفعی دربرندارد بلکه به خاطر برداشت ناساز از مفهوم فن و تکنولوژی، که دلالتهای سیاستی اشتباهی را در پی دارد، بشدت هزینه زا است. همچنین بر خلاف پیشنهادات اقتصاد خرد متعارف، مقاله حاضر، رقابت از طریق انحصارهای صنعتی نوآور در عرصه بین المللی را عامل رشد اقتصادی میداند.

Authors

یاور احمدپور ترکمانی

دانشجوی دکترای اقتصاد نهادگرای دانشگاه تبریز