ترمیم تفسیراحکام راجع به استرداد عوضین بعد از انحلال عقد درحقوق شکلی و رویه قضائی

انحلال عقد بیع به دلیل فسخ،انفساخ،اقاله یا بطلان تحقق پیدا می کند.به واسطه اعمال خیارازطرف»من له الخیار« یا امرقانون، قرارداد از زمان انشاء یاتحقق معلق علیه منحل می گردد.یکی ازاسباب انحلال عقد بیع، شرط فاسخ است.این شرط ویژگی هایی دارد که باشروط ضمن عقد متفاوت است.آثارانحلال منجر به ضمان معاوضی یا بدلی برای استرداد عوضین می گردد. به لحاظ اختلاف نظر صور استرداد بین علما متفاوت است. چون بیان قانون راجع به نحوه استرداد منسجم نیست. لذا هدف مقاله تفسیر صحیح شرط ضمن عقد قرارداد بیع و قصد طرفین و مراعات حقوق مکتسبه ثالث در مقام اجرای حکم برای انسجام بخشی به ابهامات موجود می باشد. همچنین بیان حقوق شکلی مربوط، نحوه اقامه دعوا یا حکم صریح قانون در قالب اعاده به وضع سابق و ارائه روش مناسب صدور حکم و اجرای حکم استرداد عوضین از اهداف غایی این تحقیق می باشد. با جمع آوری منابع کتابخانه ای و آراء صادره در رویه قضایی از نظرات مختلف فقهی و حقوقی به تناسب موضوع با روش توصیفی - تحلیلی بهره گیری شده است. ایرادات موجود در قوانین شکلی از جمله قانون آیین دادرسی مدنی دربخش اعتراض ثالث، و قانون اجرای احکام درخصوص توقیف اموال خاصتا اموال منقول بیان شده است. درنتیجه، صحت اجرای »حکم استرداد مبیع« درمرحله اجرای احکام بارعایت حقوق محکوم له و محکوم علیه و ثالث از نتایج مهم این تحقیق به شماره می رود که منجر به بالندگی رویه قضایی هم میشود.

Keywords:

مبیع , استرداد , تلف , شرط فاسخ , بدل حیلوله