تجربه ها و پژوهش های قبلی حاکی از این است که علفهای هرز خود را با تغییرات اقلیم سازگار خواهند ساخت. چرا که آنها جزیی از طبیعت بوده و تغییرات اقلیمی را که ما امروزه با تکیه بر دانش محدود آدمی، احساس کرده ایم و به مدیریت آنها فکر می کنیم. به صورتی تدریجی و پیش از این در جوامع گیاهی دریافت شده و سازگاری لازم در جمعیت به وجود آمده است. لذا آنچه به عنوان مطالعات بیولوژیک و اکوفیزیولوژیک در سال های قبل تر صورت پذیرفته است نیاز به بازنگری و مطالعه بیشتر دارد. دو فرضیه در مورد زمان رویش علف های هرز تحت تاثیر تغییرات اقلیم مطرح است. فرضیه اول مبنی بر تاخیر در زمان رویش است و فرضیه دوم قائل به زودرس شدن زمان رویش است. دلایل و فلسفه این فرضیات در مقاله مورد بحث قرار گرفته است. سوالات اصلی در این تحقیق عبارتند از ۱) برای گونه های علف هرز، افزایش متوسط دما چه تاثیری بر روند جوانه زنی خواهد داشت؟ ۲) رطوبت خاک که در مناطق خشک جهان از جمله ایران دچار کاهش دراز مدت است بر جوانه زنی گونه ها چگونه تاثیر خواهد گذاشت؟ ۳) تاثیرگذاری برهمکنش ها در طول زمان به چه شکل خواهد بود؟ و ۴) شکل اثر عوامل محیطی و برهمکنش آنها در طول زمان ماندن بذر در خاک چگونه خواهد بود؟ پس از تحلیل و نشان دادن داده های برخی تحقیقات، استنباط به این ترتیب است که: ۱) گونه ها علف هرز اگر چه تفاوت و تفرق درون و بین گونه ای نشان می دهند ولی در شرایطی که جامعه نرمالی از علف های هرز با شاخص یکنواختی مناسب وجود داشته باشد می توان به یک الگوی کلی که پاسخگوی تمامی گونه ها باشد رسید، ۲) میزان جوانه زنی نهایی، بیشتر تحت اثر
دمای استراتیفیکاسیون و میانگین سرعت جوانه زنی، بیشتر تابع برهمکنش رطوبت و زمان قرار می گیرد، ۳) در گونه ای مثل تاج خروس می توان انتظار داشت که این پاسخ ها ، در طول زمان تغییر کنند و شاید به نقل از برخی از منابع حالت دوره ای داشته باشند، ۴) الگوی رویش علف های هرز در شرایط افزایش دمای محیطی دارای سرعت بیشتر، زمان رسیدن به حداکثر کوتاه تر ، فراوانی نهایی بیشتر و بازه رویش گسترده تری است.