تجربه های معلمان دوره ابتدایی در مورد موانع زبان شناختی تدریس درس ادبیات فارسی

این مطالعه با هدف بررسی و شناخت تجربه های معلمان دوره ابتدایی در زمینه ی موانع زبانی تدریس در درس ادبیاتانجام گرفت. با استفاده از رویکرد تحقیق کیفی و روش روایتی و با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختمند، تجربه های عمیقمعلمان دوره ابتدایی در مورد مشکلات زبانی تدریس در درس ادبیات فارسی در مدارس دوره ابتدایی شهر گنبد در سالتحصیلی ۱۴۰۰ استخراج گردید. از تحلیل نتایج چهار مقوله کلی حاصل گردید:"عدم هماهنگی زبان نوشتاری و شفاهیبومی، تنوع ساختار زبانی در کتاب درسی، توجه به هنجارهای زبانی و ویژگی های فردی در یادگیری، نقش ارتباط در آموزشپایه". مقولات نشان دهنده مشکلات زیاد معلمان دوره ابتدایی از موانع زبان شناختی درس ادبیات فارسی بودند. نتایج نشاندادند که معلمان در ایجاد هماهنگی بین هنجارهای زبانی و ویژگی های فردی شاگردان ناتوانند و در کتاب های درسی به نقشعوامل گوناگون از جمله نویسنده، متن و خواننده کتاب در به وجود آوردن یک ارتباط درست زبانی توجهی نمی شود. ضروریاست که در تهیه و تدوین محتوای کتاب های درسی، در جهت رفع مشکلات زبانی دانش آموزان بازنگری هایی صورت گیردو محتوای کتب درسی بر اساس ویژگی های زبانی مختلف برنامه ریزی، سازماندهی و تهیه و تدوین گردد. همچنین معلمانباید در دوره های کارآموزی و تربیت معلم نسبت به موانع زبانشناختی در تدریس آگاهی بیشتری دریافت کنند.

Keywords:

تجربه های معلمان , زبان شناختی , موانع زبان شناختی