فرهنگ ، ملیتی یا فراملیتی

در این مقاله ،بررسی می شود که فرهنگ به درستی به عنوان فراملیتی شناخته شود، با همه پیامدهای فراملیتی ، از جمله تحرک فرهنگی و همچنین امپریالیسم فرهنگی و میراث استعماری . ابتدا ثابت خواهد شد که همه ما فرهنگ داریم و فرهنگی که همه ما داریم همیشه فراملی است . البته ویژگی های زمینه ای فرهنگ ناب باید به رسمیت شناخته شود و مورد بررسی قرار گیرد، و همچنین همه فرهنگ ها به عنوان مجموعه های موقتی از مقیاس های متعدد و درهم تنیده در نظر گرفته شوند که همدیگر را ایجاد می کنند. سپس برخی از گزارههای روششناختی ، اخلاقی و سیاسی را برای پیشبرد مطالعات فرهنگی واقعا فراملی ارائه خواهد شد، از جمله زمینه سازی ریشه ای فرهنگ ، و غرب زدایی از دانشگاه. در پایان، پیشنهاد یک جریان اصلی فراملیتی در مطالعات فرهنگی ،شناخت جهانی فرهنگ به عنوان فراملیتی و مشارکت جهانی با احساس فراملیتی از مکان در مطالعات فرهنگ داده خواهد شد.

Keywords:

امپریالیسم فرهنگی , مطالعات فرهنگی , استعمار زدایی , غرب زدایی , جهانی شدن , زمینه گرایی رادیکال , مطالعات فرهنگی فراملی , فراملیت گرایی