تاثیر هوش استراتژیک بر بهبود فرآیندهای کسب وکار (موردمطالعه: تولیدکنندگان صنایع دستی ترنج شهر اصفهان)

هدف از انجام پژوهش بررسی روابط بین هوش استراتژیک و فرآیند کسب وکار است. پژوهش به صورت توصیفی همبستگی بیان شده است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان کارگاه صنایع دستی ترنج اصفهان می باشد. جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه که از منابع استراتژی سازمان جوادی زاده و هوش استراتژیک مکوبی طراحی شده، جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل دادهها از طریق نرم افزار SPSS صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که بین هوش استراتژیک و فرایند کسب و کار رابطه مثبت و معنادار برقرار است. رابطه خطی بین دانش با بهره وری و بازاریابی و همچنین بین مشتری مداری با بهره وری و بازاریابی، مثبت و معنادار است. یعنی هر چقدر دانش و مشتری مداری بیشتری باشد، بهره وری و بازاریابی کسب و کار صنایع دستی بیشتر است. براساس یافته های پژوهش می توان به این نتیجه دست یافت که تاثیر هوش استراتژیک بر کسب و کارهای کوچک و بزرگ مشهود است و می توان با بهره گیری هر چه بهتر از تاثیرات هوش استراتژیک در زمینه های کسب و کار به نوآوری و ارتقای فرآیند کسب و کارها کمک کرد. همچنین به کارگیری هوش استراتزیک یک کارکرد اصلی دارد و آن هم دستیابی به مزیت رقابتی است.

Keywords:

هوش استراتژیک , فرآیند کسب وکار , بهبود فرآیند , بهره وری , بازاریابی , مشتری مداری , دانش , مزیت رقابتی