حجاب یکی از مسائل اجتماعی است که امروزه مورد بحث است، به نحوی که محل اختلاف نظر است؛ در جوامع غیردینی
حجاب را فاقدموضوعیت میدانند و رعایت آن را غیرلازم و ضروری دانستن آن را مغایر با آزادی انسان دانسته و حتی در عمل رعایت
حجاب را گاهمغایر هنجار اجتماعی محسوب می نمایند ولی در جوامع دینی و مذهبی عدم رعایت
حجاب نوعی هنجارشکنی است. در دین مبین اسلاممقوله
حجاب لازم الرعایه است؛ در نگاه واقع بینانه و تامل در نتایج عملی در جوامع مشخص می سازد که
حجاب موجد آثاری عمیق درابعاد مختلف است، امری که رعایت آن موجد مزایا و فواید غیرقابل انکار فردی، خانوادگی و اجتماعی است. با رعایت
حجاب در فضایعمومی انگیزه ازدواج و روابط قانونمند بیشتر فراهم می گردد و محیط اجتماعی سالم برای فعالیتهای اجتماعی او تامین می گردد،برعکس با اشاعه بی حجابی و بی عفتی
فساد اجتماعی و بی بندوباری رواج می یابد، وضعیتی که رویکرد ازدواج دایی و طلاق زایی دارد؛ چهرواج روابط آزاد موجب بلاموضوع شدن فلسفه تشکیل خانواده و ازدواج می گردد، در جامعه ای که فرهنگ بی حجابی و بی عفتی رایج شدهاست، برای افراد مذهبی و مقید امکان یافتن گزینه مناسب بسیار محدود و کمیاب می شود و برای گروه غیرمقید نیز در عمل نیازی برایتشکیل خانواده و ازدواج احساس نمی کنند. از طرفی زمینه متلاشی شدن خانواده های موجود نیز فراهم می گردد. علاوه بر آن با کاهشایمنی محیط اجتماعی، مشارکت زنان با موانعی مواجه می گردد.