مقایسه اثربخشی آموزش شادی و آموزش مهارت حل مساله بر راهبرد تنظیم شناختی - هیجان و شفقت به خود به نوجوانان

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 70

This Paper With 11 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

EMCONF10_232

تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1402

Abstract:

هدف اصلی این تحقیق ، مقایسه اثربخشی آموزش شادی و آموزش مهارت حل مساله بر راهبرد تنظیم شناختی -هیجان و شفقت به خود به نوجوانان بود. برخورد نامناسب با هیجاناتی که معمولا از آنها به عنوان هیجان منفی یاد می شود مانند غم و خشم می تواند اثرات ناخوشایندی بر سلامت جسم و خلق و خوی افراد داشته باشد. همچنین ، شفقت خود به عنوان یک صفت و یک عامل محافظ موثر برای پرورش انعطاف پذیری عاطفی محسوب می شود. پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در سال تحصیلی ۰۲-۱۴۰۱ شهر بروجرد در مقطع متوسطه دوم (دبیرستان) به تعداد ۲۳۲۵ نفر بود. حجم نمونه ای به اندازه ۶۰نفر (۲۰ نفر گروه آموزش شادی، ۲۰ نفر گروه آموزش حل مسئله و ۲۰ نفر گروه کنترل) انتخاب شد. به منظور گرد آوری داده های پژوهش از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی گرنفسکی و همکاران(۲۰۰۱؛ به نقل از پالمر و همکاران، ۲۰۱۶) و شفقت به خود ریس ، پامیر، نف و ونگاچت ( ۲۰۱۱ ؛ به نقل از سبزه آرای لنگرودی و همکاران،۱۳۹۳) استفاده شد. ابتدا پیش آزمون با استفاده از پرسشنامه های ذکر شده از هر سه گروه (آزمایش آموزش شادی، آزمایش مهارت حل مساله و کنترل) به عمل آمد. سپس گروه های آزمایش با استفاده از پروتکل ”کتاب مهارت حل مساله و تصمیم گیری” (امامی نائینی ، ۱۳۸۷)، کتاب مهارت های زندگی (ناصری، ۱۳۸۶) برای جلسات آموزش حل مساله ۹ جلسه و هفته ای ۱ جلسه ۲ ساعته و برنامه آموزش شادی بر اساس ”شیوه ی فوردایس ” (۱۹۹۷، به نقل از پهلوان، ۱۳۸۸) در ۷ جلسه و هفته ای ۱ جلسه ۲ ساعته تحت مداخله درمانی قرار گرفتند. پس از مداخله پس آزمون از هر سه گروه به عمل آمد که نتایج نشان داد تمامی فرضیه ها و تاثیر مورد واقع شدند.

Keywords:

آموزش شادی , آموزش مهارت حل مساله , راهبرد تنظیم شناختی - هیجان , شفقت به خود.

Authors

زهرا باقری پور

کارشناسی ارشد، علوم تربیتی ، دانشگاه پیام نور واحد همدان،ایران

نصراله عرفانی

استادیار علوم تربیتی ، دانشگاه پیام نور، همدان،ایران