واکاوی کیفی نگرش کارمندان به چالش های آموزش و توانمندسازی به شیوه نظریه داده بنیاد

امروزه سازمان های بزرگی مانند شهرداری ها نیازمند توجه همه جانبه به ارتقای سطح دانش و توانمندی کارکنان خود هستند . این پژوهش به دنبال واکاوی کیفی نگرش کارمندان به چالش های آموزش و توانمندسازی و ارائه نظریه بر اساس گردآوری نظام مند داده ها جهت بررسی معنایی و زوایای پنهان پدیده بوده است . روش کار کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد بوده است و با نمونه گیری هدفمند و روش مصاحبه نیمه ساختار یافته ، داده ها جمع آوری گردید و بر اساس اشباع نظری تعداد ۶ نفر از کارمندان شهرداری منطقه سه مشهد مورد بررسی قرار گرفتند . تحلیل داده ها با استفاده از روش نظام مند اشتراوس و کوربین به کد گذاری باز ، به شناسایی عوامل اصلی ، مولفه ها و زیر مولفه ها منجر شد . یافته ها ؛ پارادایم ظهور یافته شامل سه بعد شرایط ، کنش – تعامل ها و پیامدها است که بر مبنای نتایج پژوهش در بعد شرایط شامل : اشکالات فرایندی در حوزه آموزش و توانمندسازی ، ضعف مهارت های رفتاری - تعاملی کارمندان ، عدم استفاده از دانش و مدیریت درون منطقه ای ، احساس فرد مبنی بر دیده نشدن در سازمان ، کمبود نیروی تخصصی کارآمد ، ضعف در نظام ارزیابی دقیق و معتبر کارمندان ، ضعف در ایفای نقش رئیس حمایتگر ، احساس کفایت ایفای وظایف معمول ؛ در بعد راهبردهای کنش – تعامل شامل : یادگیری های غیررسمی و در بعد پیامدها شامل : نگرش منفعت طلبانه کارمندان به آموزش و توانمندسازی و ادامه رویه های کاری معمول دسته بندی شدند .

Keywords:

نظریه داده بنیاد , آموزش , توانمندسازی , شهرداری منطقه سه مشهد