نقش آموزه های قرآنی در اصلاح و تثبیت رفتارهای اقتصادی

تابه حال تعاریف گوناگونی از فرهنگ شده است وصاحب نظران از جنبه های مختلف بدان توجه کرده اند یکی از آنها ادگار شاین استکه فرهنگ را این گونه تعریف می کند : الگویی از مفروضات مشترک اصلی که یک گروه هنگام حل مسائل مربوط به سازش با عواملخارجی و یگپارچگی داخلی می آموزد واین مفروضات کارساز بوده واز اعتبار لازم برخوردار شده است براساس این تعریف وی سه سطحاز فرهنگ را مطرح می کند که شامل مفروضات ، ارزشها وآثار ومصنوعات فرهنگی می باشد مفروضات باورهای است که اعضا آن را امرپذیرفته شده ای می دانند .دلیلهای انجام یک کار مربوط به ارزشها خواهد بود و رفتارهایی افراد نمایانگر آثار ومصنوعات فرهنگی است کهبراساس چنین پیش فرضها وباورهای شکل گرفته است . آموزه های دینی بنای مستحکمی را برای پیش فرضها ومفروضات اصلی بوجودآورده که براساس آن هنجارها وارزشهای مربوطه شکل گرفته وآنرا درقالب رفتارها به منصه ظهور می گذارد واین درحالی است که تغییراین پیش فرضها تقریباً غیر ممکن است .از آنجائیکه فرهنگ بوجود آمده براساس آموزهای قرآنی است می توان آنرا فرهنگ قرآنی نام نهادوچنین فرهنگی رمز موفقیت افراد وجوامع است .با توجه به اینکه بسیاری از رفتارهای اقتصادی در قرآن مطرح شده و در جامعه شاهدبکارگیری آن به صورت در ست یا نادرست می باشیم ، سعی برآن است تا دراین مقاله برخی از مهمترین این رفتارها را همراه با شواهدقرآنی بیان کرده و در انتها به تاثیر و نقشی که آموزه های قرآن در اصلاح رفتارهای نادرست اقتصادی و نیز تثبیت رفتارهای درست دارنداشاره کنیم.

Keywords:

فرهنگ , باورهای دینی , ارزشها , رفتار , فرهنگ اقتصادی