بحرانها چه طبیعی یا غیرطبیعی حاوی ظرفیت هایی تهدید زا هستند که پیامدهای بسیاری خطرناکی را متوجه اقتدار دفاعی و امنیتی کشور می کنند. برخی از این پیامدها در صورت مدیریت نشدن صحیح به راحتی به بحران امنیتی و به تدریج دفاعی تبدیل خواهند شد و به اقتدار امنیتی و دفاعی کشور خدشه وارد خواهند کرد. بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی نیز مانند جنگ فاقد ساختارونظمی مشخص هستند. به طورمعمول، در مدیریت بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی از الگوی
فرماندهی و
کنترل سنتی استفاده می شود. در
فرماندهی و
کنترل بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی ، نخستین گام کاهش عدم قطعیت از طریق ایجاد یک الگوی
فرماندهی وکنترل قدرتمند و اثربخش است که قادر به پردازش حجم زیادی از اطلاعات باهدف کاهش همه مجهولات باشد. الگوی
فرماندهی وکنترل سنتی بر جریان اطلاعات خطی و عمودی تاکید دارد. در این الگو اطلاعات در زنجیره
فرماندهی به سمت بالا جریان پیدا می کند و دستورها از بالا به پایین صادر می شود؛ درحالی که اقدامات کنترلی در عرض سازمان جاری می شود و شامل اختیارات، مسئولیت ها و پاسخ گویی است . در این میان هماهنگی به معنای وجود مکانیسمی است که متضمن پرداختن مطلوب به حادثه است ، به گونه ای که به همه نیازهای مرتبط به حادثه پاسخ داده شود.با توجه به اینکه لازمه هرگونه اقدام یا عملیات صرفنظر از بخش اجرایی ، اعمال
فرماندهی و
کنترل بر آن است و افزایش سرعت ، دقت و وسعت منطقه عملیات، دخالت عوامل انسانی و محدودیت های فناوری ، موجب پیچیدگی بیش ازحد سیستم های
فرماندهی و کنترلشده است ؛ از طرفی عدم قطعیت و پیچیدگی صحنه عملیات، امکان بهرهگیری از روشهای سنتی تجزیه وتحلیل اطلاعات را با مشکل مواجه می سازد، در همین راستا کشورها به ویژه در سالهای اخیر به دنبال راهاندازی یک سامانه
فرماندهی و
کنترل مدرن هستند تا بتواند برنامه ریزی ، تعیین تکلیف و ارزیابی عملیات در حوزه زمین و دریا و هوا را با سامانه هوشمند راهاندازی کند که در آیندهای نه چندان دور به این مهم دست خواهد یافت .