مقایسه بین عملکرد درمان شناختی رفتاری و داروی ریتالین در دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی abstract
اختلال نقص توجه و
بیش فعالی یکی از اختلالات شایع روانشناختی در کودکان و نوجوانان است که تاثیرات منفی قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی، اجتماعی و هیجانی آنان دارد. دو رویکرد عمده در درمان ADHD شامل داروهای محرک مانند
ریتالین (متیل فنیدات) و درمانهای غیر دارویی از جمله
درمان شناختی رفتاری (CBT) هستند. این تحقیق به مقایسه و تحلیل اثرات
درمان شناختی رفتاری و داروی
ریتالین در بهبود علائم ADHD در
دانش آموزان پرداخته است. برای انجام این تحقیق، مطالعات بالینی و آزمایش های کنترل شده تصادفی که به بررسی اثرات این دو درمان پرداخته اند، جمع آوری شدند. همچنین داده های به دست آمده از گروه های مختلف درمانی در قالب تحلیل های آماری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که هر دو روش درمانی می توانند تاثیرات مثبتی بر علائم ADHD بگذارند، اما این اثرات در طول زمان متفاوت است.
درمان شناختی رفتاری به طور مشخص در بهبود مهارت های تنظیم هیجانی، خودتنظیمی، و توانایی های اجتماعی کودک موثر است و تغییرات مثبت آن به طور پایدارتر و بلندمدت تر مشاهده می شود. این در حالی است که داروی
ریتالین با تاثیرات فوری بر افزایش توجه و کاهش بیش فعالی، نتایج مثبت کوتاه مدت تری دارد، اما پس از پایان اثرات دارو، علائم ممکن است مجددا بازگردند. مطالعه نشان می دهد که برای درمان موثر و پایدار ADHD در دانش آموزان، ترکیب
درمان شناختی رفتاری و داروهای محرک ممکن است یک رویکرد جامع و موثر باشد. این تحقیق اهمیت شواهد بالینی در انتخاب درمان های فردی برای کودکان مبتلا به ADHD تاکید دارد و پیشنهاد می کند که درمان ها بر اساس نیازهای خاص هر فرد، شدت علائم و پاسخ به درمان تنظیم شوند.