تاثیربرخی مولفه های حاکمیت شرکتی برورشکستگی مالی شرکتها

ورشکستگی به عنوان مقوله ای بااهمیت درمدیریت مالی تلقی می شودچراکه شناخت علل پدیدآورنده ورشکستگی و درک کامل آن توسط مدیریت شرکت بسیار ضروری است و می توانند قبل از سقوط شرکت راه حل هایی را برای پیشگیری از آن شکست ارائه نماید. اما در سال های اخیر به دنبال ورشکستگی شرکت های عظیم دنیا محققین و تحلیل گران مالی توجه خود را از تأکید صرف به رقم سود به سوی کیفیت سود معطوف نموده-اند هم چنین از دلایل مطرح شدن حاکمیت شرکتی، از دیاد جرایم و بحران مالی در سطح جهان بود که حاکمیت شرکتی بیش از هر چیز حیات سالم بنگاه اقتصادی را در دراز مدت هدف قرارمی دهد.لذا ما در این تحقیق تلاش داریم ضمن تبیین مدیریت سود وبرخی مؤلفه های حاکمیت شرکتی رابطه این دو عامل را با ورشکستگی شرکت ها بررسی کنیم.در این راستا از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران استفاده شده اند که بدین منظور 95 شرکت با توجه به اعمال شرایط(به روش حذفی) در بورس اوراق بهادارتهران طی دوره ی زمانی 1387تا1391 مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق تجربی مبتنی بر اطلاعات واقعی صورت های مالی حسابرسی شده می باشد. پس از جمع آوری داده ها از طریق سایت رسمی سازمان بورس و لوح های فشرده، به منظور آزمودن فرضیه ها از مدل رگرسیونی و متون آماری توصیفی و استنباطی (شامل همگنی واریانس، نرمال بودن و استقلال باقیمانده ها) استفاده گردید و نهایتأ به تحلیل همبستگی بین این دو متغیر پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که بررسی مدیریت سود و مؤلفه های حاکمیت شرکتی به ورشکستگی در فرضیه ی دوم تأثیرگذار است. یعنی رابطه ی معنادار بین حاکمیت شرکتی که خود شامل سه فرضیه فرعی است به نام های اعضای غیرموظف، حسابرسی داخلی، رتبه ی تمرکز مالکیت است با شاخص ورشکستگی فالمر وجود دارد و فرضیه اول که رابطه بین مدیریت سود با شاخص ورشکستگی فالمر بود رد شده است.