برآورد آبدهی متوسط سالانه حوزههای آبخیز با استفاده از مدلهای تجربی (مطالعه موردی حوزه آبخیز درکه) abstract
از دیرباز معادلههای متنوعی برای تعیین رواناب به منظور
مدیریت منابع آب توسط پژوهشگران مختلف ارائه شده است، واقعیت امر آن است که این روابط تجربی و معادلات کاربرد گستردهای در علوم هیدرولوژی دارند و از سوی دیگر در بسیاری از حوزههای آبخیز کشور به دلیل عدم وجود ایستگاههای هیدرومتری و یا وجود نواقص آماری زیاد، استفاده از روابط تجربی جهت
برآورد رواناب خروجی توسعه یافته است. در این تحقیق با بهرهگیری از دادههای مشاهدهای و کاربرد مدلهای تجربی جهت
برآورد رواناب سالانهی حوزه آبخیز منتخب این تحقیق، یعنی حوزه آبخیز درکه، پنج
روش تجربی تورک، کوتاین، انجمن تحقیقات کشاورزی هندوستان (I.C.A.R)، جاستین و خوزلا مورد ارزیابی قرار گرفتند. به همین منظور در ابتدا با تکیه بر آمار مشاهداتی دبی جریان در رودخانه درکه، ابتدا یک دوره آماری 35 ساله به عنوان پایه زمانی جمعآوری آمار انتخاب گردید، پس از کنترل صحت و همگنی آنها از روش ران تست، صحت آمار موجود تایید شدند و تنها برای چهار سال فقدان آمار، با استفاده از روش همبستگی، آمار ناقص از روی آمار همزمان ایستگاه رودک واقع بر روی رودخانه جاجرود تکمیل گردیدند و از روی آن دبی متوسط جریان سالانه استخراج و از آن میزان متوسط حجم رواناب سالانه رودخانه برآورد گردید. از سوی دیگر بعد از انجام مطالعات پایه و استخراج فاکتورهای مورد نیاز از عوامل محیطی و اقلیمی موثر در روابط، مقدار رواناب سالانه حوزه درکه از این روابط تجربی برآورد گردید، در ادامه با مقایسه مقادیر برآوردی از روش مشاهداتی با مقادیر به دست آمده از روشهای تجربی، روش خوزلا به عنوان بهترین
روش تجربی برآورد رواناب در این حوزه معرفی گردید و نتیجه نشان دادند که این روش با نتیجه روش مشاهداتی بالغ بر 96 درصد همپوشانی داشته و سایر روشها از نتایج قابل قبولی برخوردار نبودند.