مدیریت کیفیت جامع به عنوان پارادایمی جدید در دهه های اخیر مطرح می باشد که همواره به فکر بهبود فرایندها و سیستم و همواره بر پایه اصل مشتری مداری می باشد. دمینگ بنیانگذار این پارادایم، ارزیابی عملکرد کارکنان را از جمله موانع پیاده سازی
مدیریت کیفیت جامع می داند. او با توجه بیش ازحد به تاثیر سیستم بر انحرافات عملکرد، نقش کارکنان را در انحراف عملکرد ناچیز و به علت ایجاد رقابت، بین کارکنان و از بین بردن تلاش گروهی که لازمه TQM است، ارزیابی عملکرد کارکنان را مجاز نمی داند. از طرفی با نقد مفروضات دمینگ درباره انحرافات عملکرد و نیز فوائدی که ارزیابی عملکرد برای سازمان ها در زمینه تشخیص نیازهای آموزشی و کمک به بهبود عملکرد کارکنان و غیره دارد، با نگرشی جدید به ارزیابی عملکرد سعی نموده ایم که ویژگیها و معیارها و اهداف مدیریت عملکرد در محیط کیفیت را تبیین نموده و از بین تحقیقات انجام شده شیوه ای را برای ارزیابی عملکرد کارکنان که با فلسفه TQM سازگار باشد بیان کنیم.