رویکردهای ساختارشکنانه ی فلسفی پیترآیزنمن درتحول معماری

در این مبحث شکلگیری افکار و نظریه های علمی و مفهومی در ایجاد معماری بررسی می شود. با فرض این که، شکل گیری از طرف نظری ههای علمی و مفهومی به سوی معماری و یا بلعکس، خود فرایندی دو سویه است؛ انتخاب و حوزه ی فعالیت وی به عنوان حلقه ی واسط تقابل در نظر گرفته « پیتر آیزنمن » در این تبادل دوسویه می شود. معماری مدرن، پست- مدرن، دیکانستراکشن، فولدینگ و پرش کیهانی مجموعه نگرش ها و مشغله های معمار هستند، که با ذکر نمون ههایی در مورد آنها صحبت م یشود. در این بررسی با پیگیری روند تدریجی تحول از یک نگرش به نگرش دیگر، مبدل های نظری و عوامل معماری تبیین کننده ی « پیتر آیزنمن » فکری و هنر معماری این ارتباط دوسویه تعیین م یگردد. در ادامه نقطه نظراتی که معمار را در تصمیم گیری های متنوعش یاری داده اند مطرح می شود و هر یک از نقطه نظرات به روشی قیاسی تحلیل می گردد. در پایان با تأکید بر انواع مبدل ها همراه با فرایند دوسویه ی از مدرک به مدرک و بلعکس، تعیین م یگردد که معماران چگونه می توانند از میان افکار و نظریه های علمی و مفهومی بومی و جهانی چارچوب و نیز معماری متناسب ایجاد کنند.

Keywords:

فلسفه , پیتر آیزنمن , دیکانستراکشن , فولدینگ , مدرن , پرش کیهانی , مبدلهای نظری