باید درست از آغاز شروع کرد، ساختمان ها را بر اساس زندگی روزمره افرادی که در آن ها زندگی خواهند کرد پدید آورد. تاروپود در روستاها را بر اساس فعالیتشان تنید، به درخت ها و محصولاتی که در آنجا کشت می شود توجه داشت. به خط افق احترام گذاشت و در برابر فصول فروتن بود، بی تردید بخشی از
هویت مردمان امروز در آثار معماری آنها نهفته است. از اینرو شناخت
هویت اصیل هر جامعه، از کنکاش در م عماری قدیم آن قابل دستیابی است. توجه به
معماری روستایی ایران در سطوح مختلف طرح های کالبدی می تواند عامل مؤثری باشد در شناسایی و بکارگیری اصول معماری که گهگاه در کشاکش با تکنولوژی و مدرنیسم از یادها رفته اند. معماری روستا با خانه آغاز می شود و با خانه به آخر می رسد. معماری خانه روستایی ساده و بسیار آرام است، اما در کمال بی پیرایگی بسیار پیچیده است. پیچیدگی
معماری روستایی متظاهر نیست، بلکه آنچه که تظاهر می کند سادگی و آارمش است. مسکن یکی از مباحث مهم در معماری ما می باشد که کمتر به آن پرداخته شده است. نیاز به مسکن در این زمان خیلی احساس می شود و می بایست با شناخت معماری گذشته و تطبیق آن با معماری معاصر این نیاز را برطرف کرد. مسکن پناهگاه و اقامتگاه انسانی، زائیده مهمترین احتیاجات انسانها می باشد، به طوری که به صورت یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده کانون زندگی فرد درآمده است. مقایسه روستاهای کنونی با نخستین آبادی های هزاره هفتم پیش از میلاد این مطلب را آشکار می نماید که در کالبد و محتوای زندگی، بخصوص وضع
معماری روستایی چندان تغییراتی ببار نیامده است. گوناگونی اقلیم و تنوع مناطق جغرافیایی در ایران، موجب شده است تا ما با اشکال مختلفی از
مورفولوژی جامعه روستایی سروکار داشته باشیم. در حقیقت موضوع
مورفولوژی با ریخت شناسی روستایی مطالعه در شکل خارجی جامعه بوده و بر دو ج نبه استوار است: 1-چگونگی استقرار انسان بر سطح زمین و در نتیجه رابطه زندگی اجتماعی با محیط طبیعی 2-موضوع جمعیت، پراکندگی و تجمع جمعیت و علل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اقلیمی توجه به روستا و
مسکن روستایی و معماری نشأت گرفته از فطرت انسانی آن و فضای طبیعی و بستری که در آن شکل گرفته، امروزه نیز می تواند راهگشا و راهنمای معماران در طرح
مسکن روستایی باشد.