کارآفرینی پروسه ای که موجد ارزش آفرینی و به عنوان رگ حیات توسعه بشر مطرح است و هدف از آن نیل به
رفاه و عدالت و سعادت بشری با اتکا به قوه خلاقیت، فکر آفرینی و نوآوری است و شخص کارآفرین همه این نتایج ارزشمند را با خصوصیاتش (که منحصربه فرد است) به نتیجه می رساند و
علم حقوق که غایتش رفاه، سعادت و عدالت بوده و حقوقدانان نیز مجری این مهم است، وجه اشتراکات و تعاملات بسیاری با علم کارآفرینی و فکر آفرینی
خلاقیت و نوآوری به عنوان ارکان آن دارد و نهادینه کردن این فرهنگ و سبک در حوزه های مختلف رشته حقوق نتایج بسیار اثرگذار به هدف و ارزشمندی برای اهداف غایی کارآفرینی دارد. چه در بحث کارآفرینی به معنای اعم که شامل: خلق ایده های جدید، خلاقیت، فکر آفرینی و نوآوری در پروسه تکوین و تدوین قاعده حقوقی تا مراحل تصویب، اجرا، تفسیر، صدور حکم و موضوعات مرتبط و یا کارآفرینی به معنای اخص که شامل: ایجاد فرصت های کسب وکار جدید و اصلاح شیوه ها و خلق خدمات بدیع (برای فارغ التحصیلان حقوق) که دارای ارزش هست، شایان توجه است. در این مقاله به این سؤال پاسخ داده می شود که چه وجوه اشتراکی بین
علم حقوق و کارآفرینی وجود دارد و چگونه
علم حقوق بااین همه گستره زیرشاخه هایش می تواند از علم کارآفرینی در تحقق متعالی غایت نهایی خود تغذیه و بهره وری نماید و به عنوان مصداق چند نمونه در حقوق ملی و رأی صادره در قضایای بین المللی و نیز قوانین تدوینی کشورها در حوزه سرمایه گذاری خارجی و حقوق تطبیقی به صورت کلی با بحث
خلاقیت و نوآوری تحلیل و تطبیق شده و بر اساس نتایج این تحقیق بنا بر ضرورت تغییر خلاقانه و حفظ پویایی و پایایی قانون علی الخصوص در مباحث مرتبط سرمایه گذاری خارجی و بین المللی اقتصادی باید یک کارشناس حقوق و علی الخصوص حقوقدانان در حوزه های مختلف قالب و محتوای کاری و تخصصی و مطالعات حقوقی، با ذره بین نوآورانه و خلاقانه کارآفرینانه به موضوع نگریسته و به نکته های آرمانی نهادین شده این علم به شکل تصاعدی دست یابند.