به دنبال روند دگرگونی در شرایط و عوامل موثر بر پهنه بندی شهرها و افزایش ابعاد اندازه شان به محیط طبیعی و حومه ها، توجه دوباره به حوزه های درونی شهر و آنچه از پیش وجود داشته به عنوانیک اصل تعیین کننده و اجتناب ناپذیر در جهت
پایداری شهری بوده است.آنچه در این راستا در درجه اول اهمیت قرار دارد، زمینه است. زمینه به مثابه رویدادی است که عناصر شهری در درون آن شناخته،ساخته و پرداخته می شوند و
زمینه گرایی دیدگاهی است که علاوه بر جنبه های صرفا کالبدی، به تدریج ابعاد انسانی وجنبه های فرهنگی، اجتماعی و تاریخی نیز در آن مورد توجه قرار می گیرد . روابطفرهنگی و اجتماعی و سیستم اقتصادی یک شهر تا حدود زیادی میتواند در تعریف زمینه موثر باشد. به این ترتیب در طراحی پایدار، معمار و شهرساز باید در ابتدا ویژگیهای یک مکان زمینه را به درستی –دریابد و این پارامتر را مبحثی حیاتی در فرایند طراحی خود بداند و در تصمیماتش آنچه در متن محدوده مکانی که شامل مقیاس شهری یا محلی است ، مد نظر قرار دهد.مقاله حاضر در پی تبییننقش و اهمیت
زمینه گرایی در راس نظام برنامه ریزی، طراحی و مدیریت شهری پایدار است و سعی دارد ضمن توضیح اجمالی چگونگی تغییر در پارادایم های شهرسازی و ظهور نگرش جدید به توسعهشهری که شامل توجه به حوزه های درون شهری و محلات،و مراکز محلات می باشد تاثیر این - - رویکرد را بر توسعه پایدار شرح دهد واهمیت توجه به این مبحث را در توسعه پایدارکه بخش عمده ای از دیدگاه های شهرسازی سالهای اخیر است مشخص سازد.