بررسی میزان تغییرات کنترل حرکت و عملکرد عضلات موثر اندام های فوقانی در بیماران مبتلا به ضایعه نخاع کمری
Publish place: 02nd Conference on Search and Rescue Management
Publish Year: 1384
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 1,804
نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SRM02_021
تاریخ نمایه سازی: 5 شهریور 1386
Abstract:
سالانه موارد متعددی از ضایعه سیستم عصبی در ناحیه طناب نخاعی گزارش می شود که درصد قابل ملاحظه ای از افراد فعال جامعه در اثر عوامل گوناگونی دچار ضایعه نخاعی می شون. ناتوانی در مراحل ولیه ضایعات نخاعی بسیار زیاد است و افراد مجبور به ترک شغل و فعالیت معمولی خویش می شوند. در این رابطه به دلیل عدم فعالیت و ارتباط حرفه ای امنیت مالی و عاطفی خانواده به شدت آسیب می بیند. ارزیابی نقش و میزان عملکرد عضلات موثر اندام فوقانی در جابجایی افراد با ضایعه نخاعی و بررسی علل تفاوتهای موجود که دلائل بسیاری را می تواند شامل گرد از مهمترین اهداف این تحقیق می باشد.
در این پژوهش از دوربین فیلم برداری با قابلیت ذخیره سازیاطلاعات و انتقال آن به کامپیوتر و دستگاه الکترومیوگرافی با توانایی نمایش سیگنال پردازش اطلاعات بصورت دیجیتال استفاده شد.
تعداد 30 داوطلب (15 زن و 15مرد) با ضایعه نخاعی کامل اسپاستیک در دو گروه مستقل در آزمایشات شرکت کردند. امتیاز عملکردی ، متغیرهای کینماتیک (دامنه حرکتی، سرعت و شتاب) و میزان فعالیت عضلانی (عضلات ، بایسژس، ترایسپس و لاتیسمیوس دورسی) با استفاده از الکترومیوگرافی (شامل ARV , RMS) در فلکشن و اکستنشن آرنج د طرف و حرکت بلند کرددن تنه از روی صندلی چرخدار به همران زمانبندی (زمان شروع فعالیت) سه عضله فوق درحرکت push up در دوگروه با هم مقایسه شد.
نتیجه اینکه امتیار عملکردی مردان بیشتر از زنان بود (P<0.01) ، سرعت و شتاب حرکت فلکشن دامنه خارجی مردان بیشتر از زنان است (P<0.03) ، دامنه حرکتی بلند کردن تنه در مردان بیشتر از زنان بود (P<0.05) .
بر عکس سرعت و شتاب حرکت فوق درزنان بیشتر ازمردان است (P<0.002) ، قدرت عضله بایسپس در مردان بیشتر است (P<0.006) ، در مقایسه زمانبندی شروع فعالیت زنان دچار تاخیر معنی داری در بکارگیری عضله لاتیسموس دورسی می شود (P<0.005) بین سرعت حرکت فلکشن و امتیاز عملکردی رابطه خطی مثبتی وجود دارد (r=0.31, P=0.041) در گروه زنان رابطه خطی معنی داری بین قدرت عضلات لاتیسیموس دورسی و تریسپس با توانایی فردی انان به ترتیب وجود دارد) (r=0.63 , p=0.05) و (r=0.63 , p=0.049). در زمان بندی شروع فعالیت در گروه مردان رابطه خطی مثبت بین شروع فعالیت عضله لاتیسیموس دورسی و ترایپس (r=0.75 , p=0.002) و در گروه لاتیسیموس دورسی و ترایسپس (r=0.75 , p=0.002) و در دو گروه زنان بین عضلات لاتیسیموس دورسی و بایسپس )r=0.74 , p=0.014) وجود دارد. همچنین بین امتیاز تواناییهای عملکردی مردان و شروع فعالیت ترایسپس درحین بلند شدن از صندلی چرخدار یک رابطه خطی منفی (r=-0.64 , p=0.012) بدست آمد. در حالیکه درگروه زنان این ارتباط خطی با خیچ یک از عضلات ماحظه نشد. در مجموع دو گروه بین امتیاز توانایی های عملکرد و شروع فعالیت عضله بایسپس رابطه خطی منفی (r=-0.43 , p=0.033) وجود دارد.
در نهایت اینکه اختلاف توانایی های فردی بین مردان و زنان مربوط به مشارکت مردان در فعالیت های اجتماعی و د رمعرض موانع و مشکلات متنوع قرار گرفتن آنها می باشد در حالیکه تفاوت در عملکرد و رفتار اندامها و عضلات مربوط به ویژگی های جنسیتی و ساختارآناتومیکی این دو گروه نحوه مشارکت کنترل حرکت در سطوح درک، شناخت و یادگیری حرکت است. لذا توصیه می شود به منظور ارتقاء سطح عملکرد افراد مبتلا به ضایعه نخاعی ، اهداف درمانی بر اساس روشهای واقعی و فعالیتهای روزمره زندگی و تنوع در آن باشد.
Keywords:
Authors