حس مکان ناشی از ذهنیت فرهنگی مردم، منبعی برای طراحی الگوهای معماری داخلی مطالعه موردی: معماری بومی کرمانشاه

این نوشتار دو هدف را دنبال میکند یکی اینکه انتظارات ذهنی مردم، که در اثر حضور و تعامل با معماری بومی ایجاد شده، بعنوان منبع الهام طراحی الگوهای معماری داخلی استفاده گردد. هدف دیگر بررسی تاثیر معماری هویتمند برآمده از ذهنیت فرهنگی افراد در ایجاد حس مکان برای کاربران معماری می باشد، برای این منظور نخست تعریفی از حس مکان در ادبیات این مفهوم ارائه گردیده است و در مراحل بعدی یک فرآیند چهارمرحلهای، با تمرکز روی واژهی مذکور طراحی شده است: نخست کشف پدیدههای مؤثر در فرم در طراحی داخلی از بستر فرهنگی ذهنیت مردم: برای انجام منظم این کار از یک مدل سهمحوری طراحی شده توسط نگارنده برای کشف عوامل ذهنیتبخش استفاده شده است.. دوم تولید گزینههای طراحی براساس پدیدههای کشف شده: برای یک پدیدهی انتخابشده از بستر کالبدی-رفتاری بومی، با تغییر منظم برخی ویژگیهای فرمی طول، عرض، ارتفاع، موقعیت، رنگ و ... گزینههایی دارای ساختار مشابه فرمی با تغییر در جزئیات ایجاد میشود. سوم انتخاب گزینههای شاخصتر در ذهنیت مردم با استفاده از تحلیل تصویری مشارکتی: گزینههای تولیدشده در مرحلهی قبل با استفاده از یک جدول ابداعی متکی بر تکنیک افتراق معنایی در اختیار دستهای از مخاطبان قرار داده میشود تا از میان آنها گزینههایی که سنخیت بیشتری با انتظارات ذهنی و تمایلات فرهنگی آنها دارد بصورت آماری انتخاب شوند..چهارم آزمون تاثیر طراحی هویتمند در ایجاد حس مکان با استفاده از تحلیل مشارکت تصویری: طراحی داخلی که براساس پدیدههای هویتی توسط طراح خلق شده با استفاده از جدول افتراق معنایی مشابه مرحله قبل با مخاطبان به آزمون گذاشته میشود تا از نظر ایجاد حس مکان و تاثیرات آن در ذهنیت کاربران معماری مورد بررسی قرار گیرد. بعنوان نمونهی موردی تعدادی مسکن بومی در بافت روستای گلال کرمانشاه با فرآیند چهار مرحلهای بالا از نظر فضای داخلی خانه مورد تحلیل قرار گرفته است

Keywords:

حس مکان , ذهنیت فرهنگی , معماری بومی , هویت , طراحی داخلی