آسیب شناسی برنامه درسی دینی به عنوان الگوی تغییر دربرنامه درسی دوره متوسطه

در تاریخ معاصر اندیشه های فلسفی ،همسویی هایی میان رویکردهای فلسفی وبرنامه درسی قابل طرح بوده است در مواجهه فلسفی با برنامه درسی کوشش بر آن بوده که با تحلیل ماهیت یا ویژگی دانش راهی برای اندیشه وتصمیم گیری در زمینه برنامه درسی فراهم شود (فیلیپس ،1987 به نقل از باقری ،1389) این دیدگاه را در امریکا از جمله جروم برونر (1960) فیلیپ فینیکس (1964) جوزف شواب (1965) وی در بریتانیا پل هرست (1974) ریچارد پیترز (1979) وجان وایت (1973) مطرح کرده اند به بیان مختصر وجه مشابهت دیدگاه تکثر گرایی در آن است که برای دانش ساختارهای متفاوت وبه تبع آن منطق های متفاوتی قائل شده وبرهمین اساس در برنامه درسی به طور اساسی به رویکردی رشته گرا یا کثرت گرا توجه یافته اند به عبارت دیگر شناخت واقعیت بنیادی موجودات (علم حقیقی واحد ) شناخت انواع مختلف برآورده می سازند (علوم اعتباری ) همه موردی توجه برنامه درسی خواهند بود (باقری ،178:1386) ایدئولوژی برنامه ی درسی نیز ماتریسی از ارزش هایی است که به برنامه درسی به عنوان یکی از مفاهیم اصلی مدرسه برای شناسایی اهداف جهت می دهد ایدئولوژی های برنامه درسی به عنوان اعتقادات وباورهایی تعریف می شوند که براساس آن ها می توان به سوالاتی در زمینه های زیر پرداخت مدارس چه موادی باید تدریس کنند ؟ چه دلایلی دارند ؟ برای چه هدف هایی به وجود آمده اند ؟ ایدئولوژی های برنامه درسی به ندرت دریک شکل عمومی وبه بیان واضح وروشن ارائه می شوند اما با این وجود ارزش ها اقدامات جدی ومهمی را هدایت می کنند می توان گفت در امر آموزش وپرورش ایدئولوژی ها به عنوان سیستم نظام های اعتقادی هستند که قضایای اثبات شده ای را برای اخذ تصمیماتی درباره مطالب و مواد اموزشی در عمل ارائه می دهند (آیزنر ،2002).امروزه ی در برنامه درسی مدارس کشور ما مدرسه محیطی را ایجاد می کند که آن محیط پاداش زیادی را به تفکر خلاق نمی دهد وبرشکلی از عقلانیت که همگرایی را در مورد شناخت شده ها بیشتر از کشف ناشناخته ها تاکید می کند

آسیب شناسی برنامه درسی دینی به عنوان الگوی تغییر دربرنامه درسی دوره متوسطه Keywords:

برنامه درسی دینی , آسیب شناسی دوره متوسطه , مدل تایلر