مسائلی همچون رشد روز افزون جمعیت شهری، شهری شدن جوامع، جهانی شدن و ضرورت پاسخگویی و شهروندمداری، یکی ازروشهای مطرح در در این زمینه حکمروایی خوب شهری است. بر پایه اصول و اهداف حاکم بر حکمروایی خوب شهری دولتها بهتنهایی قادر به پاسخگویی نیازهای جدید نیستند و ضروریست با افزایش انعطاف و قابلیت های خود از طریق جذب نیرویهای فعالدر نهادهای عمومی و درگیر نمودن شهروندان در مراحل تصمیم سازی و تصمیم گیری به عنوان ذینفعان اصلی، توان پاسخگویی بهنیازهای جدید را افزایش دهند.حکمروایی نظام به هم پیوسته ای متشکل از حکومت و جامعه است. حکمروایی شهری نقش نهادهای مدنی را به عنوان مدافع حقوقشهروندی و تقویت کننده
مشارکت مردمی برای أثرگذاری بر سیاستگذاریهای عمومی، نقش بخش خصوصی به عنوان عامل تولیددر تقویت سرمایه گذاریها و رشد تولید ناخالص ملی به منظور افزایش درآمد سرانه و پویایی اقتصاد و بازار و ایجاد رفاه نسبی، و درنهایت نقش دولت به عنوان تسهیل کننده فعالیت های عمومی در فراهم سازی محیطی برای توسعه پایدار به منظور ایجاد ثبات و توسعهعدالت اجتماعی در جامعه، را تسهیل میکند. در این پژوهش که هدف اصلی آن بررسی شاخص ها و مولفه های حکمرانی خوبشهری در کارآمدی نهادهای
مدیریت شهری می باشد با روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای به بررسی اصلی ترین اهداف، مفاهیمو شاخص های مرتبط با موضوع پرداخته شد. نتایج پژوهش بیانگر ان است که ارزیابی جوامع بر اساس شاخص های حکمرانی خوبشهری در هر جامعه شهری و نیز تاکید بر برخی شاخص ها بر اساس شرایط و بسترهای دستگاه های مدیریتی شهری می توان علاوهبر اینکه نظارت های عمومی بر فرآیندهای اجرایی این دستگاه ها را بهبود بخشید، زمینه
مشارکت و مسئولیت پذیری تمام بخش هایجامعه را نیز می توان در این فرآیند فراهم آورد و در نهایت پایداری جامعه شهری را تضمین نمود.