هدف این بررسی و پژوهش میزان
خشونت های خانوادگی علیه
کودکان و ارائه تدابیر پیشگیرانه مؤثر در جایگاه مهارمی باشد روش این پژوهش، پیمایشی است و جامعه آماری را
خانواده ها ی سا کن در مناطق مختلف شهر مشهد تشکیلداده اند که آن ها در یک صفت با هم اشتراک دارندو آن صفت این بود که هرکدام حداقل یک کودک در سن مدرسهراهنمایی داشتند. داده ها از یک نمونه با حجم 150
خانواده به دست آمده و شیوه نمونه بردار ی، تصادف ی خوشه ا ی چندمرحله ای بود. واحد تحلیل در این بررسی،
خانواده و واحد مشاهده عبارت بودند از پدر، مادر و کودک. تحقیق حاضر بهصورت مصاحبه و با توسل به پرسش نامه محقق ساخته انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات دو نوع پرسشنامه تدوینگردید که یکی مخصوص
کودکان و دیگری خاص والدین بود که هرکدام از والدین می بایست به سؤالات یک پرسش نامهپاسخ می دادند. بنابراین در این پژوهش 150
خانواده مورد بررسی قرار گرفتند که در هر
خانواده با سه نفر مصاحبه انجام شدو در مجموع 450 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. روایی پرسشنامه طبق ضریب آلفای کرونباخ به میزان 0/88 تعیین شد و به منظور آنالیز داده ها از آمارهای توصیفی و استنباطی (اندازه های مرکزی و پراکندگی، خطای معیار- کای اسکوئر،t استودنت و کالموگراف اسمیرنف) با کمک برنامه های spss و Excel، سود جسته شد. یافته های پژوهش با 0/95 اطمینان خاطرنشان ساختند که والدین
خشونت های جسمانی و عاطفی و نیز بی توجهی را نزد
کودکان اعمال می کنند. همچنین
خشونت علیه
کودکان عمدتاً تابعی از عوامل فردی والدین (نظیر اختلافات روانی، مصرف مواد الکلی، مخدر و روان گردان و...) و عوامل مربوط به
خانواده (نظیر
خانواده تک والدینی، سپر بلا کردن کودک درمقابل فشارهای زندگی، روابط اعضای خانواده، ...) و عوامل محیطی (نظیر فشار اجتماعی، فقر یا عقاید فرهنگی، ...) می باشد.مهم ترین درمان، اقدامات پیشگیرانه است که می تواند در سه سطح صورت گیرد.
پیشگیری اولیه شامل تمامی اقداماتیاست که منجر به استحکام بنیان
خانواده و همچنین اجتماع می گردد . آموزش والدین و آشنا ساختن آنان بامسئولیت هایشان در قبال کودک و آموزش والدین جهت ایفای نقش یک والد خوب و آشنا نمودن
کودکان با حقوق خود جزءپیشگیری سطح یک می باشند. سطح دوم
پیشگیری علاوه بر ارائه آموزش های لازم به والدین، بایستی مستمراً تحت بازبینیقرار گیرند تا در صورت بروز مجدد آزار و سوء استفاده از اقدامات حمایتی – درمانی لازم برخوردار گردند. پس از شناساییباید
خانواده تحت یک برنامه کنترلی روان شناسی قرار گیرد. سطح سوم
پیشگیری شامل اقدامات مداخله ای، درمانی وحمایتی برای
خانواده های گرفتار می باشد و باید سعی کرد از بروز مجدد
خشونت جلوگیری شود.