نقش رهبری سازمان در شکل گیری مجدد فرهنگ سازمانی

محیط کنونی سازمانها پیچیده و دشوارتر شده و رهبران سازمانها با مشکلات غیرقابل پیش بینی روبرو شدهاند که انعطاف پذیری -بالای آنها را در رفع مشکلات و مواجهه با محیط پرتلاطم پیرامون سازمانها میطلبد. هم چنین تحقیقات نشان میدهند که فرهنگ سازمانی،مهمترین اهرم در ارتقای قابلیتهای مدیران ارشد سازمانها میباشد از این رو، نیاز به سبک رهبری مناسب که بتواند فرهنگ سازمان را درجهت پیشبرد اهداف سازمان تنظیم و اصلاح نماید، در توفیق سازمان، حیاتی به نظر میرسد. درک روابط میان رهبری و فرهنگ سازمانی موجبافزایش اثربخشی رهبری و درنتیجه اطلاعات ارزشمند برای سازمان میشود، زیرا تعریف سبکهای رهبری خاص و تطبیق این سبکها با فرهنگسازمان را میتوان استراتژی بالقوه برای افزایش عملکرد سازمان دانست . فرهنگ مانند یک روانکننده در سازمان عمل میکند و مبنای ایجادروابط در سازمان است، برای اینکه متوجه شویم چه فرهنگی بر سازمان حکمفرما است باید از بیرون به سازمان نگاه کنیم. ریشه فرهنگ و مآخذآن رهبران و بنیانگذاران سازمان هستند و همیشه همین افراد هستند که میتوانند پایههای تغییر فرهنگ در کل سازمان را پیریزی نمایند.در این مقاله ابتدا مروری بر مفاهیم رهبری و فرهنگ سازمانی خواهیم داشت و بعد از آن ویژگیهای فرهنگ سازمانی، ایجاد فرهنگ سازمانی،حفظ و تغییر فرهنگ سازمانی را بررسی خواهیم کرد و رابطه فرهنگ سازمانی و رهبری را بیان میکنیم. سپس به بررسی رهبری قابل اعتماد وفرهنگ سازمانی، تاثیر رهبری خدمتگزار بر فرهنگ سازمانی، تغییر فرهنگ سازمانی به کمک رهبری شفاف، ایجاد فرهنگ سازمانی از دیدگاهشاین، تأثیر رهبری تحولآفرین بر فرهنگ سازمانی خواهیم پرداخت.

Keywords:

تغییر فرهنگ سازمانی , رهبری , رفتار رهبری , فرهنگ سازمانی