امید به بقا و ادامه نسل برای انسانها فطری است. امروزه پیشرفتهای علمی سبب شده است که بسته شدن
نطفه انسان و دیگر حیوانها، از غیر راه شناخته شده )آمیزش( امکان پذیر گردد؛روشهاى مختلف تلقیح مصنوعى، استفاده از رحم جایگزین، اهداى جنین و پذیرشسرپرستى اطفال بىسرپرست از جمله راهکارهایى است که در حال حاضر، جهت کمک به زوجین نابارور کم و بیش مورد استفاده قرار مىگیرد. در نظام حقوقى ایران جز در دو مورد اخیر، قانونمدونى وجود ندارد و کسانى که قصد استفاده از این روشها را دارند،با سردرگمى روبرو هستند. در تدوین قوانین جدید از یک سو بایستى خلأهاى قانونى موجود، به ویژه در زمینه تلقیح مصنوعى ورحم جایگزین برطرف و ابهام از قوانین موجود زدوده شود و از سوى دیگر باید به این نکته توجه داشت که در جهت حمایت از زوجین نابارور مهمترین نکته، رابطه طفل با خانواده وى است. اگرچهمطلوب این است که طفل اعطا شده به زوجین نابارور از نظرنسب نیز ملحق به آنان باشد، ولى ایجاد نسب به شکل مصنوعى نه امکانپذیر است و نه مطلوب. نتیجه این که حمایت از زوجین نابارور در نظام حقوقى ایران نیازمند وضع قوانینى شفاف است که ضمن تسهیل روند ادارى و قضایى، روابط زوجین و طفل اعطایى به آنان را به خوبى تنظیم نماید. با توجه به این پیشرفتها،مقاله حاضر به تحقیق درباره گونههای باروری و حکم شرعی آنها میپردازد؛ مشروعیت موضوع فرزنددار شدن با دخالت عامل سومی به صورت اسپرم بیگانه یا
تخمک بیگانه یا رحم بیگانه را با عنایت به آیات، روایات، اصول و قواعد فقهی مورد بحث و بررسی قرار میدهد و به جمعبندی موضوع از دیدگاه فردی و احوال خصوصی افراد و دیدگاه حکومتی و نظام اجتماعی دست مییازد.