ارتباط گرایش های سیاسی دانش آموزان و عوامل اجتماعی حاکم

این پژوهش به هدف شناخت تاثیر عوامل اجتماعی و جمعیتی بر گرایش های سیاسی دانش آموزان انجام شده است که در طی این فرایند به ۷ فرضیه اساسی درباره موضوع با متغیرهای مستقلی چون خانواده، گروه همسالان، مدرسه، دبیران، مدیران، تلویزیون، ماهواره، اینترنت، مطبوعات، سن، جنسی و متغیر وابسته ی گرایش سیاسی پرداخته میشود. روش پژوهشی حاضر، روش توصیفی است و روش تمونه گیری آن نمونه گیری طیقه ای متناسب با حجم بوده است. در این پژوهش از پرسشنامه ای الگو گیری شده شامل 17سوال و 25 گویه استفاده شد که پایایی این ابزار یا استفاده از پایایی باز آزمایی محاسیه شد میزان آن 0٫75 درصد بدست آمد. برای بدست آوردن اعتبار نیز از اعتبار صوری و محتوا استفاده شده است. برای تجزیه تحلیل داده ها از روش های مختلف آماری استفاده شده است که نتایج ذیل حاصل شد: 1- بین گرایش سیاسی خانوادهی دانش آموزان، گروه همسالان ، موضوعات کتاب درسی، نوع برخورد مسؤولان و دبیران و گرایش سیاسی دانش آموزان، در سطح99 درصد رابطه معناداری وجود دارد. 2-بین نوع برنامه های ترجیحی در تلویزیون و ماهواره و گرایش سیاسی در سطح 95 درصد و بالاتر تفاوت معنی داری وجود تدارد. 3-بین دختران و پسران در زمینه ی گرایش سیاسی در سطح 95 درصد تفاوت وجود دارد. 4- بین سن و گرایش سیاسی دانش آموزان در سطح 95 درصد رابطه ی معناداری وجود ندارد. در ضمن برای بررسی تأثیر کل متغیرهای منظور شده بر گرایش سیاسی از تحلیل رگرسیون استفاده شد که بر اساس وزن بتا به ترتیب متغیر های مستقل خانواده، گروه همسالان، مدرسه، دبیران، مدیران، کتابهای درسی روی متغیر وابسته ی گرایش سیاسی تأثیر دارند.