بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و فرسودگی شغلی کارکنان

مفهوم واژه کیفیت زندگی کاری، مربوط به فلسفه ای در سازمانها است که می خواهد شان و منزلت کارکنان را افزایش دهد. نظام ارزشی کیفیت زندگی کاری، سرمایه گذاری بر روی افراد را به عنوان مهمترین متغیردر معادله مدیریت راهبردی مورد توجه قرار می دهد، به این معنا که برآورده ساختن نیازهای کارکنان به بهسازی و کارایی بلند مدت سازمان منجر خواهد شد. واژه کیفیت زندگی کاری برای اولین بار در اواخردهه 1960 به عنوان روشی برای افزایش کیفیت کاری کارکنان شناخته و ساختاری جامع است که شامل رفاه مربوط به شغل فردی و تا حدودی تجربه کاری باارزش، انجام کار عاری از استرس و سایر پیامدهایمنفی شخصی می باشد ) رادوان و همکاران، 2006 (. کیفیت زندگی کاری در حقیقت یعنی کیفیت روابط بین کارکنان و تمامی عوامل متشکله کار و محیط کار می باشد و هدف از آن ایجاد شرایطی در سازماناست که: - یادگیری و بالندگی افراد را ارتقاء بخشد و توسعه دهد . - موجباتی را فراهم آورد که افراد بر آنچه که انجام می دهند و چگونگی انجام آن، کنترل و تأثیر داشته باشند . - مشاغل سازمانی را آنچنانطراحی کند که برای افراد با معنا و موجب رضایت شخصی و وسیله کسب پاداش هایی باشد که از نظر آنها ارزشمند و مناسب تلقی شود )ملکی آوارسین و همکاران، 1391 (. با توجه به اینکه بیش از چهار دهه از روزهایی که برای اولین بار عبارت کیفیت زندگی کاری مطرح شد، می گذرد و پژوهشهای زیادی در این مورد صورت گرفته ولی به عنوان نظریه منسجم مورد تاکید قرار نگرفته و از کیفیت زندگی کاری تعریف واحد و جامعی که مورد قبول همگان باشد به عمل نیامده است.