نوآوریهای رو به افزایش در بازار، نشانگر این است که عمر محصولات جدید کاهش و هزینه طراحی افزایش یافته است. بنابراین برای هر شرکتی ضروری است که امکان پذیری تولید محصول و توانایی ایجاد سود دلخواه را قبل از شروع یک طراحی پر هزینه و تشکیل تیم تولید، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.از آنجا که دنیای کسب و کار و صنعت با تحولات و دگرگونیهای متعددی همچون جهانی شدن، برون سپاری و ایجاد ایتلافهای استراتژیک مواجه است؛ تحلیل و کنترل
ریسک مالی در فعالیتهای سازمان ها اعم از تجاری و غیر تجاری اهمیت روزافزونی یافته است. بنابراین در محیط رقابتی، بنگاه های اقتصادی، برای حفظ بقای خود باید به طور گسترده بر مدیریت راهبردی هزینه همت گمارند.فرآیند مدیریت استراتژیک هزینه، یک سیستم برنامه ریزی سود و مدیریت هزینه است که توسط قیمت فروش هدایت شده، با محوریت مشتری، متمرکز بر طراحی و بین چند دپارتمان می باشد. این سیستم، مدیریت هزینه را در مراحل اولیه توسعه محصول آغاز نموده و با درگیر کردن فعال تمام زنجیره ارزش، در کل چرخه عمر محصول با تحلیل ریسک مالی، کنترل ریسک را ممکن می سازد.این مقاله بر آن است تا از طریق تبیین یک رابطه منطقی بین مدیریت
ریسک مالی و مدیریت استراتژیک هزینه، تاثیر آن را بر تحلیل وکنترل
ریسک مالی بررسی نماید.