چند یادداشت بر چهارمقاله نظامی عروضی

Publish Year: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 364

This Paper With 16 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JLSS-45-3_007

تاریخ نمایه سازی: 7 شهریور 1396

Abstract:

از روزگار صفاریان، در ولایت غور، سلسله ای از سلاطین و امرای محلی حکومت داشتند به نام غوریه . آوازه و اهمیت و تااندازه ای استقلال این سلسله از هنگامی که از قید غزنویان بیرون آمدند، یعنی از سال 543 آغاز می شود و به سال 612 تمام می شود؛ یعنی تا زمانی که مقهور خوارزمشاهیان می گردند.ولایت غور، امروزه، منطبق است با هزارستان و باید آن را در نقشه جغرافیایی افغانستان میان دره هیرمند و هرات جست. مورخان غوریه را ملوک شنسبانیه یا آل شنسب نیز خوانده اند. نسبت به جد اعلای آنها شنسب نام که گویند از نژاد ضحاک بوده و به دست حضرت علی (ع) اسلام آورده بوده1. با مرگ عزالدین حسین در سال 545 حکومت آل شنسب میان پسرانش شاخه شاخه گشت: علاءالدین غوری فیروزگوه را واقع در میان هرات و غزنین تختگاه خویش گردانید و شاخه شنسبانیه غور را نامور و زورمند گردانید و در جنگ با بهرامشاه، شاهنشاه غزنه را شکست داد و به غزنه درآمد و به کین دیرین، آن شهر را به کام آتش سپرد، نوشته اند: شهر، هفت شبانه روز در آتش می سوخت. آنچه علاءالدین از این نمایش زور و ستم اندوخت تنها یک لقب بود. لقبی که چون نیک بنگری، تهی از هرگونه سرافرازی است جهانسوز. علاءالدین جهانسوز.