سرمایه اجتماعی، کالایی شدگی و نظریه ادبی در ایران(آسیب شناسی مقالات نقدادبی در ایران)

چند سالی است که سیل مقالاتی با موضوعات بررسی نظریههای ادبی در متون فارسی به مجلات علمی پژوهشی و تخصصی ادبیات فارسی روانه شده است. در میان این مقالات، برخی آثار دارای ساخت و محتوای منسجم و علمی هستند و به درستی آن نظریهها را در متون ما تزریق کردهاند که متاسفانه تعداد این نوع مقالات کم است. در مقابل، مقالاتی هم دیده میشود که حاصل ذهن تقلیدی و تخیلی مولف یا مولفان در وصل کردن نامناسب این نظریهها به متون ادبی ما است که تعدادشان هم رو به فزونی میباشد. در این مقاله با توجه به نظریه مدیریتی سرمایه اجتماعی و با کمک از نظریه کالایی شدگی کارل مارکس توصیفی از اوضاع کنونی این گونه مقالات و مجلات چاپ کننده آنها میشود. سپس به بررسی و نقد مقالاتی با رویکردهای نظریه ادبی رداخته میشود و نقاط ضعف و قوت این مقالات بازنمایی میگردد. به علت تنگی مجال مقالات مورد نقد در دو حوزه استعاره و روایت شناسی میباشند.

Keywords:

سرمایه اجتماعی , کالایی شدگی , نظریه ادبی