جغرافیا ، فضای سایبر و دفاع غیر عامل

جغرافیای سیاسی تحت سلطه گرایشات پوزیتیویستی-ریالیستی با گذر از دوران مدرن و متاثر از تحولات ناشی از ظهور رهیافتهای پساساختارگرا و پسامدرنیست در عرصه اندیشه، دستخوش تغییر و تحولاتی شده است که گروهی از متفکران این عرصه را به مقاومت و تاکید بر مفاهیم و نظریات پیشین و عدهای را نیز به به تکاپوی تغییر و پذیرش پارادایم جدید ترغیب کرده است. تاکید متفکرانی که رویکردپسامدرنیستی را در عرصه ژیوپلیتیک به کار بردند، بر این است که مفاهیم اساسی و پایههای تحلیل نظریههای جغرافیای سیاسی اساسا برساختههایی نظری هستند که رهیافت سنتی ریالیستی آنها را به مثابه واقعیت به عرصه تحلیل ژیوپلتیک تحمیل کرده است. بر این اساس،تلاش این متفکران بر واکاوی شالودهشکنانهی این به ظاهر واقعیتها قرار گرفته است. این نوشتار با بحث در مورد مفاهیم مرز و قدرت جایگاه آنها در علم جغرافیای سیاسی در نگاه سنتی ریالیستی و پساساختارگرا و با بهره گیری از ادبیات تحقیق در خصوص دو موضوعپدافند و آفند و در قالب روش تحقیق تحلیلی- توصیفی و بنابر سرشت متدولوژی آن بر پایه گردآوری دادهها و اطلاعات کتابخانهای، تلاش میکند تا صاحبان اندیشه و قدرت را ترغیب به اندیشه و عمل در حوزه گسترش مرزهای مجازی و پدافند و آفند در گسترهی فضای سایبر نموده و الزامات پیش روی آن در عصر متحول شده کنونی را برشمرد.

Keywords:

ژیوپلیتیک , فضای سایبرنتیک , پدافند غیرعامل , جنگ سایبری , قدرت هوشمند