مقدمه: حیوانات قادر نیستند
درد را به طور مستقیم بیان کنند، ناتوانی عملکرد برای بیان
درد به صورت شفاهی، هرگز امکان اینکه یک موجود در حال تجربه
درد است را نفی نمیکند. نیازمندیهای اولیه برای تعیین اینکه آیا
احساس درد اتفاق میافتد، داشتن گیرندههای
درد همراه با حضور مواد شبه افیونی داخلی، گیرندههای مواد شبه افیونی و انکفالینها است.روش کار: توانایی مسکنها برای کاهش پاسخها به
درد و تمام پاسخهای حیوانات از قبیل یادگیری اجتناب از محرک درد، بسیار مهم خواهد بود. گیرندههای
درد دو نوع رشته یا عصب دارند. رشتههای میلینی کوچک به نام دلتا A و رشتههای غیرمیلینی کوچکتر به نام C که تحقیقات نشان دادهاند هر دو نوع رشته در عصب سه قلوی ماهی قزل آلای رنگین کمان وجود دارند.
ماهیان بدون آرواره و
ماهیان استخوانی دارای گیرندههای
درد هستند. همچنین از نظر ساختار مغزی
ماهیان نواحی مغزی مورد نیاز برای اینکه فرآیند
احساس درد رخ دهد را دارند به عنوان مثال تالاموس، نخاع و پل مغزی.
ماهیان مانند مهره داران عالی دارای راه نخاعی تالاموسی و سه قلو هستند اما تحقیقات در این زمینه که چگونه اطلاعات ایجادکننده
درد بوسیله این دستگاه ها به مناطق مغزی بالاتر انتقال داده میشود، وجود ندارد.گیرنده های افیونی و مواد شبه انکفالینها در نقاط مختلف مغزی در ماهی حوض، گربه ماهی، ماهی ششدار آفریقایی و قزل آلای رنگین کمان پیداشدهاند. بنابراین پراکندگی مقایسهپذیری از مواد و گیرندههای افیونی هم در
ماهیان غضروفی. هم در
ماهیان استخوانی یافتشده است که با سازوکار پایهای فیزیولوژیک، شبیه به آنچه که در حیوانات عالی دیدهشدهاست. مسکنها سبب کاهش پاسخهای رفتاری به محرکهای ایجادکننده
درد و همچنین موجب یادگیری جلوگیری از محرکهای مضر میشوند. در دو گونه
ماهیان استخوانی تغییرات فیزیولوژیک و رفتاری اساسی آشکار است.بحث و نتیجه گیری: بهطورکلی بهنظرمیرسد که
ماهیان بویژه
ماهیان استخوانی اعمالی را برای
احساس درد انجام میدهند و توانایی واقعی برای
احساس درد دارند.