واکاوی مفهوم مسکنت شاعرانه، با بکارگیری مولفه های معنا در معماری، و پدیدارشناسی مکان، و بررسی زیرساخت های آنها در چندی از آثار معماران معاصر

Publish Year: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 541

This Paper With 14 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

CCIVIL02_247

تاریخ نمایه سازی: 29 مهر 1396

Abstract:

معماری؛ اجتماعی ترین هنر بشری است. بشر، نیازمند فضایی است که او را در مقابل تاثیرات محیط محافظت نماید. این نیاز ازابتدای زندگی تا به امروز تغییر چندانی نداشته است. این فضای محافظ یا همان فضای معماری، مرکزی است که بر مبنای آنتمامی ارتباطات فضایی شکل می یابند و سنجیده می شوند. اما در واقع، معماری بیشتر از هر هنری با فرهنگ انسانی مرتبطبوده و خواهد بود. پرسش های روانشناختی معماری بی شمارند. جنبه ی معنوی و معنا گرای معماری بسیار غنی، گسترده و بیانتهاست و روان شناختی و زیبایی شناسی معماری همیشه در تعامل و پرسش دو سویه بین انسان و محیط است. بنابراین، از آنجاکه ساخت خانه خود امری فرهنگی است، شکل و سازمان آن نیز طبعا متاثر از فرهنگی است که خانه محصول آن است. این رابطهدو سویه بین ساخت و فرهنگ، از دیرباز ریشه در اساس فلسفه سکونت دوانده، تا جایی که از گذشته های بسیار دور، خانه برایانسان چیزی بیش از سرپناه بوده و جنبه های معنوی در همه مراحل ساخت تا استقرار در آن و استفاده از آن کاملا مشهود است.معماری با معنای (آفریدن) و طبعا هنر، ساختن و پروردن، خویشاوند است. این خویشاوندی، ریشه در فلسفه معنوی بودن و زیستندارد. مارتین هایدگر با تکیه برمعنای کهن پویزی ، واژه هنر را از جنس آفریدن، فرآوردن، فر آوردن، فروردن و پروردن دانیته و گفته است که معماری از سنخ هنرهایی است که استعداد پروردن )نیروی فرینشگری( انیان در ن به اوج جامعیت خدودمی رسد. بنابراین، معماری به مثابه اثر هنری، واقعیت ها یا ارزش های برتری را متعین می سازد، وبیدان تصدویری از ایدده هدا بدهدست می دهد. ایده هایی که چییی را برای بشر معنا دار می کنند، چرا که به واقعیت سامان می بخشند . صرفا از طریق چندیننظمی و تنها توسط تشخیص وابیتگی و گفتمان دو سویه، چییها، با معنا می شوند. چنین ایده هایی که احتمالا اجتمداعی، علمدی،فلیفی یا مذه ی اند. بر این اساس می توان گفت که معماری، بیشتر از هر هنری با فرهنن انیانی مرت ط بوده و خواهدد بدود. هدرساختمانی که انیان را به وجد می ورد مطمینا حاصل شور و دلی است که معمار برای ن پدروژه صدرک کدردهاسدت و بدالط ع هدرمخاطب معماری به تنهایی شاعر فضایی نو به حساب می آید.

Authors

عاصفه چراغی

دانشجوی ارشد معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب