انسان مانند کامپیوتر دو بعد سخت افزار و نرم افزار دارد . مغز و بدن بعد سخت افزاری ما است و ذهن بعد نرم افزاری ماسخت افزار ها همیشه عملگرا بوده و تابع دستورات نرم افزار هستند. برای کنترل و ایجاد تغییرات در مغز و بدن باید ازذهن شروع کنیم جایی که فرامین و دستورات را ساخته و به مغز ارسال می کند و مغز هم با انتقال پیام های عصبی بهاندام ها حرکات و رفتارهای مارا می سازد. ذهن ما مانند همه نرم افزارها دارای یک زبان ساختاری و یک زبان ارتباطیاست که زبان ارتباطی را زبان ذهن و زبان ساختاری را زبان برنامه نویسی ذهن می نامیم .زبان ذهن یعنی ما بفهمیم ذهندر هرلحظه چه پردازشی را انجام می دهد و دقیقا چه اتفاقاتی در ذهن رخ می دهد در چه مرحله ای قرار دارد و بتوانیمرفتارهای انسان را ترجمه کنیم و درک کنیم . مثل آشنایی با زبان کامپیوتر و برنامه نویسی که توسط آن می فهمیم درهرلحظه در کامپیوتر چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. برای ایجاد تغییرات در ذهن باید از زبان برنامه نویسی ذهن استفادهکرد و مانند کامپیوتر با کدنویسی و نوشتن یک برنامه بتوانیم به تغییرات مورد نظر دست یابیم. زبان برنامه نویسی ذهنشباهت های زیادی به زبان شیء گرا در کامپیوتر دارد کشف زبان برنامه نویسی ذهن می تواند مارا در طراحی و ساختبرنامه های مختلف ذهنی کمک کند .توسط برنامه های ذهنی می توانیم کارکرد مغز و بدن را به شکل دلخواه تغییر دهیماین یافته می تواند تحولی بزرگ در علم روانشناسی باشد و در زمینه درمانی و زمینه های مختلف آموزشی جهش هایبزرگی را در انسان ایجاد کند.