سبک رهبری با نوع انسان شناسی ارتباط وثیقی دارد. اگر برای انسان , نوعی کرامت ذاتی قایل باشیم ,نحوه رهبری وتعامل با او کریمانه خواهد بود و اگر او را لییم و پست تصور کنیم شیوه رهبری مستبدانه و خوار کننده خواهد بود . بر اساس انسان شناسی قران انسان اصالتا دارای ویژگی های مثبت و به عبارت دیگر کرامت ذاتی وتکوینی است اما لیامت ذاتی ندارد بلکه در صورتی که انسان به حال خود رها شود و تربیت و تزکیه نفس هم در کار نباشد به سوی لیامت حرکت خواهد کرد. بنابراین لیامت امری اکتسابی خواهد بود از سوی دیگر در ناحیه کرامت که با ویژگی های مثبت در انسان متبلور می شود تنها به کرامت ذاتی و تکوینی محدود نمی شود بلکه علاوه بر آن کرامت اکتسابی نیز برای انسان ها در سایه تقوی وتزکیه نفس حاصل می آید . چنین انسانی نمی تواند همچون ابزاری در نظام سرمایه داری فدای کسب سود بیشتر شود از این منظر نگاه استثماری به انسان ممنوع است و اساس کارمداری و کارمند مداری در نظریه های رفتاری و اقتضایی قابل پذیرش نیست. بر اساس این انسان شناسی شیوه رهبری نیز کریمانه خواهد بود . رهبری کریمانه بر کرامت ذاتی انسان ها استوار است و دربرخورد با افراد نرمش را اصل اولی می داند و عدول از نرمش و استفاده از شدت عمل را جزء در موارد ضرور مجاز نمی شمارد این شیوه مستفاد از کلام مولای متقیان حضرت علی است که فرمود رهبری دارای دو مولفه اصلی است یکی نرمش و مدارا و دیگری شدت عمل . هر یک از مولفه های رهبری دارای شاخص ها و یا مراتبی هستند که جمع آوری انها نیاز به تحقیق جداگانه ای دارد استفاده از این شیوه رهبری نیاز به مبادی و مقدماتی دارد که مهمترین آنها داشتن سعه صدر است همان که در روایات از ان به عنوان ابزار ریاست یاد شده است چناچه این شیوه برای جلب رضای الهی انجام شود و نرمش و شدت برای خدا اعمال شود می توان آن را رهبری معنوی نیز نامید . این شیوه رهبری بر روی دیگر وظایف مدیریت نیز تاثیر گذار خواهد بود و می تواند همه سطوح مدیریت را شامل می شود