در دهه های گذشته وجود نظریه های مختلف، موجب تغییرات گسترده در ساختار
سازمان ها گردیده است.
شناخت موجودیت
سازمان که دارای ابعاد گوناگونی است و در خلال تغییرات گفته شده، پیچیدگی زیادی پیدا کرده است، از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. تغییرات در
سازمان ها با تغییر و تکامل در ساختار
سازمان ایجاد می شود و از آنجاییکه
سازمان دارای ابعاد گوناگون، مثل بعد سخت و بعد نرم است، تنها با
شناخت و درک این تغییرات در تمامی ابعاد است که می توان پی به ماهیت پیچیدگی های آن برد. دیدگاه
استعاره ای به تفهیم ماهیت پیچیده
سازمان ها با به تصویر کشیدن ابعاد
سازمان پرداخته وسعی در روشن نمودن زوایا و معرفی پیچیدگی ها خاص سازمانی به زبان قابل درک توسط همگان داشته است. دید
استعاره ای موجودیت
سازمان را با درنظر گرفتن نظریات مطرح شده و سیر تکاملی آن در مقطع زمانی با به عاریت گرفتن واژه های ملموس و تشبیه یک پدیده به پدیده دیگر که با هم دارای ویژگی مشترکی هستند، تعریف می کند و با این شیوه به روشن شدن ذهن، در مورد سیمای واقعی
سازمان کمک شایانی می کند. در این مقاله با مرور ادبیات و متون علمی موجود به بررسی کارکرد
استعاره ها و معرفی چند
استعاره رایج از دید صاحب نظران این دیدگاه همچون گرت مورگان پرداخته شده و همچنین با اشاره به
استعاره های جدید سازمانی و مدیریتی در انتهای مقاله سعی شده است ذهن خواننده به نقش مقطع زمانی در انتخاب شکل و نوع واژه ها و یا پدیده های به عاریت گرفته شده، معطوف گردد.