از قرن 19 به بعد توجه زیادی به آموزش رویکردهای فعال و دانش آموز محور در کشورهای مختلف از جمله ایران شده است. به طوریکه فرآگیران می توانند بر روی یادگیری همدیگر تاثیر بگذارند. بر اساس دیدگاه روانشناسی، رویکردهای متعدد یادگیری مانند رویکرد رفتارگرایانه، شناخت گرایانه یا سازنده گرایانه شناخته شده است. این رویکردها جنبه فردی، جمعی و یا هردو می باشند. از دیدگاه فیزیولوژی، رویکرد رفتارگرایانه می تواند نیمکره چپ مغز را برای یادگیری فعال کند ولی رویکرد سازنده گرایانه هر دو نیمکره مغز را درگیر می کند. لذا اهمیت رویکرد سازنده گرایانه از جمله استفاده از رویکرد STSE برای آموزش ضروری به نظر می رسد. بنابراین مقاله حاضر به بررسی مختصری از تاریخچه رویکرد STSE و شش جریان آن در یادگیری یعنی جریان تاریخی، جریان استدلال منطقی، جریان ارزش محور، جریان فرهنگی- اجتماعی، جریان عدالت محور سازگار با محیط زیست و جامعه می پردازد. سپس مثال هایی از کتب علوم دوره ابتدایی بیان می کند. در نتیجه پیشنهاد می کنیم با توجه به امکانات موجود در مدارس ابتدایی، معلمان می توانند از این رویکرد استفاده کنند و به نحوی دانش آموزان را درگیر مسایل آموزشی کرده و از آنها یک شهروند مناسب تربیت کنند.